وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
کمبود توجه / فزونکاری
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 4987 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

کمبود توجه / فزونکاری، یک اختلالِ عصبی است و مشخصه آن ترکیبی از بی توجهی، حواسپرتی، فزونکاری و رفتارِ خودانگیخته است. AD/HD در همان اوایل طفولیت خود را نشان می‌دهد. تخمین زده می‌شود که بین سه تا هفت درصدِ کودکانِ مدرسه‌ای دچار این اختلال هستند. که در این میان سهم پسرها از دخترها بیشتر است. در صورتی که این اختلال درمان نشود، تاثیرات منفی رویِ عملکردِ افراد در تحصیل، موقعیت‌های شغلی و پیشرفت‌های اجتماعی خواهد گذاشت.

کودکانی که دچار اختلال کمبود توجه / فزونکاری هستند، به سختی می‌توانند یکجا آرام بنشینند و در کلاسِ درس از خود توجه نشان دهند. این موضوع حتی برای کودکانی که از لحاظِ هوشی نرمان و یا حتی باهوش هستند نیز صدق می‌کند. این کودکان معمولا رفتارهای شلوغ و نامنظمی دارند.

اگر این اختلال در کودکان درمان نشود، زمانیکه آن‌ها بزرگتر می‌شوند بیشتر از سایرین مستعد مصرف مواد مخدر می‌شوند، رفتارهای ضد اجتماعی در آن‌ها بیشتر به چشم می‌خورد و همچنین بیشتر از دیگران دست به اعمال آسیب زا (چه نسبت به خود چه نسبت به دیگران) می‌زنند.

نشانه‌ها :

طبق جدیدترین نسخه‌ی آئین نامه‌ی تشخیصی و آماری، تنها زمانی AD/HD در فرد تشخیص داده می‌شود که حداقل شش مورد از علائم AD/HD با تمامِ حالاتِ زیر تطبیق داشته باشد.

الف) وجود علائم ناهنجار و پیشرفت کننده برای مدت حداقل شش ماه.

ب ) وجود بعضی از علائم قبل از سن هفت سالگی.

ج ) علائم باید به گونه‌ای باشند که حداقل در دو زمینه، عملکردِ فرد را مختل کنند (زمینه‌های کاری یا اجتماعی یا تحصیلی و غیره).

د ) علائم مربوط به دیگر بیماری‌های مغزی مانند اختلالِ یادگیری، اختلا رفتاری و اختلالِ اضطرابی، نباشند.

علائم کمبودِ توجه :

· ناتوانی در تمرکز، توجه و دقت کردن.

· ناتوانی در رسیدگی به وظایف.

· از دست دادن تمرکز، توجه و دقت با شنیدن کوچک‌ترین صداها و یا دیدن مناظر.

· بی توجهی به جزئیات و دستورالعمل‌ها.

· انجامِ اشتباهاتِ احمقانه (از روی بی دقتی).

· ناتوانی در انجام کارهای روزمره و یا تکالیف مدرسه.

· گم کردنِ وسایل و فراموشی.

· عدم توجه زمانی که با آن‌ها مستقیما صحبت می‌کنید. به گونه‌ای که انگار غرق در رویاهای خود هستند و یا انگار اصلا متوجه صحبتِ شما نمی‌شوند.

علائم فزونکاری :

· فعالیتِ بیش از حد و وداوم.

· بی قراری، که از مشخصه‌های آن تکان دادنِ دست و پا و یا مدام تغییر حالت دادن و جُم خوردن، زمانیکه نشسته‌اند و یا ساکن هستند.

· ناتوانی در حفظ آرامش و سکوت، ناتوانی در یکجا نشستن و بی سروصدا بازی کردن.

· در کودکانِ کم سن سال : مدام دویدن، پریدن و از در و دیوار بالا رفتن.

· پرحرفی و زیاده گویی در مواقع بی مورد.

· پیشاپیش جوابِ سوالی را دادن که هنوز کامل نشده.

· عدم رعایت نوبت دیگران و عدم انتظار کشیدن.

· میان صحبت دیگران پریدن.

شایع‌ترین نوعِ AD/HD زمانی است که فزونکاری و بی توجهی همزمان در فرد دیده شود. در این صورت علائمِ هر دو حالت قابل مشاهده است.

کودکانی که مشکوک به AD/HD هستند باید به دقت موردِ ارزیابی قرار بگیرند. تا مشخص شود که آیا این علائم مربوط به AD/HD هستند و یا از اختلال‌های دیگری نشأت می‌گیرند. در صورتی که علائم ناشی از موقعیت‌های اجتماعی و محیطیِ استرس زا باشند، باید تشخیص و از AD/HD تفکیک داده شوند. چراکه گاها روانپزشکان، روانشناسان و متخصصانِ اعصاب برای تشخیص اختلال‌های مغزی، فقط به یک ارزیابیِ ساده بسنده می‌کنند و از دیگر عواملی که می‌توانند بر رفتار کودک اثر گذار باشند، غافل می‌شوند.

بروزِ علائمی مانندِ AD/HD ممکن است به دلیلِ تغییراتِ ناگهانی در زندگیِ کودک باشد و صرفا نشان دهنده‌ی AD/HD نباشند. فوتِ یکی از والدین و یا آشنایانِ نزدیک، جداییِ پدر و مادر از هم، بی کار شدن والدین، بیماری‌های حمله‌ای مانند صرع، عفونت گوشِ میانی که ممکن است باعث اختلال در شنوایی شود، اختلاهایی که بر عملکردِ مغز تاثیر گذارند، ضعف تحصیلی ناشی از استرس و افسردگی، از جمله مواردی هستند که ممکن است باعثِ بروزِ علائمی همچون AD/HD شوند در حالیکه ربطی به آن ندارند.

یک ارزیابیِ مناسب باید عملکردِ فرد را در محیطِ آموزشی و موقعیت‌های اجتماعی، موقعیت‌های عاطفی و همچنین پشرفت در مهارت‌های اکتسابی را مورد نظر گیرد. به علاوه این‌ها، ارزیابی می‌تواند شاملِ تستِ هوش، تستِ ظرفیتِ توجه و ارزیابیِ والدین هم باشد. همچنین معاینه پزشکی نیز ممکن است لازم باشد. در خلالِ معاینه، پزشک به دنبالِ تشخیصِ احتمالیِ آلرژی و یا مشکلاتِ تغذیه‌ای است. مانند بالا بودنِ میزانِ کافئین که منجر به افزایش فعالیت می‌شود.

علت‌ها :

متخصصین بهداشت و سلامت، هنوز مطمئن نشدند که چه چیزی دقیقا باعث بروزِ کمبود توجه / فزونکاری می‌شود. شاید عواملِ ژنتیکی علتِ بروزِ این اختلال باشند چراکه AD/HD در خانواده‌هایی که سابقه‌ی آن را دارند بیشتر دیده می‌شود. مطالعات نشان می‌دهند 25 درصد بستگانِ نزدیک به خانواده‌ی کودکانی که AD/HD دارند، خود نیز دچار این اختلال هستند. تحقیقاتِ گسترده‌ای که رویِ دوقلوها انجام شده، عواملِ ژنتیکی را یکی از عامل‌های مهم در بروزِ این اختلال معرفی می‌کند.

پژوهش‌های جدید نشان می‌دهند که عدمِ عملکردِ صحیح در سیستمِ عصبی باعث و بانی این اختلال است. پژوهشگران با استفاده از عکسبرداری از مغز و مطالعه آن‌ها دریافتند که میانِ توانایی در حفظ تمرکز و میزان فعالیت مغز، رابطه وجود دارد. برای مثال آن‌ها متوجه تفاوت در قسمتِ قوامیِ مغزِ کسانیکه AD/HD دارند با افرادِ سالم شدند.

دانشمندان برایِ اینکه دریابند آیا از نظر فیزیکی و ساختاری تفاوتی در مغز وجود دارد که می‌تواند باعث بروز AD/HD شود یا نه، تحقیقاتِ خود را متمرکز بر بررسی ساختارِ مغز کردند.

مصرف سیگار و الکل در دورانِ بارداری، احتمال ابتلای جنین به این اختلال را افزایش می‌دهد. استفاده از این مواد می‌تواند در رشد مغزِ جنین تاثیرِ منفی داشته باشد. بهترین توصیه‌ای که برای این افراد می‌توان داشت، دوری از سیگار و پرهیز از نوشیدن مشروباتِ الکلی در دوران بارداری است.

از دیگر عواملی که ممکن است در رشد و عملکردِ مغز تاثیرِ منفی بگذارد، وجودِ موادِ سمی در محیط است. سرب یکی از این مواد سمی است که در خاک و گرد و غبارِ محلی که درآن از سوختِ سرب دار استفاده می‌شده، می‌توان یافت. همچنین در بعضی از لوله‌های قدیمی آب نیز ممکن است سرب وجود داشته باشد.

با تمامِ این تفاسیر، احتمالِ بسیار کمی وجود دارد که در آن شرایطِ محیط باعثِ بروزِ AD/HD شود. بدونِ شک همه کودکانی که در شرایطِ نامناسب محیطی به سر می‌برند، لزوما دچار AD/HD نیستند و همچنین همه کودکانی که دچاراین اختلال هستند، طبیعتا در شرایط محیطی نامناسبی نبودند. همچنین دانشمندان نتوانستند مدرکی بیابند که نشان دهد ضربه خوردن به سر، آسیب‌های مغزی که تشخیص داده نشده اند، عفونت‌های قدیمی و تولدِ ناسالم می‌تواند باعث بروز AD/HD شود.

به علاوه رژیم‌های غذایی و استفاده مکمل‌ها و مصرف شکر نمی‌توانند عاملی برای AD/HD باشند.

درمان:

بنیاد جهانی بهداشت روانی (NIMH ) سرمایه گذاری گسترده‌ای برای مطالعه در مورد درمان اختلال کمبودتوجه/فزونکاری انجام داده و بیش از همه تاکید بر درمان چند وجهی دارد.

نتیجه این تحقیقات نشان داده ترکیبی از رفتار درمانی و دارو درمانی می‌تواند بسیار موثر باشد. هر چند باید گفت درمان با دارو بسیار مفیدتر از رفتار درمانی است اما این به آن معنی نیست که از فواید رفتار درمانی استفاده نکنیم. در بعضی موارد که کودک دچارِ استرس و یا ضعف در عملکردِ تحصیلی باشد و یا به منظور بهبود بخشیدن به رابطه کودک با پدر و مادرو همچنین بالا بردن سطح مهارت‌های اجتماعی و مواردی از این قبیل، رفتار درمانی مفید خواهد بود. از دیگر فوایدِ درمانِ ترکیبی، استفاده کمتر از دارو است.

باید توجه داشت که یک درمان مشخص و واحد برای AD/HD وجود ندارد. عوارض جانبی یک دارو می‌تواند ادامه درمان را ناممکن سازد؛ و اگر کودکی با AD/HD دچارِ اضطراب و یا افسردگی نیز باشد، ترکیبی از داروهای محرک و ضد افسردگی و رفتار دارمانی می‌تواند بهترین گزینه باشد.

داروها:

برای ده‌ها سال است که در درمانِ AD/HD از داروها استفاده می‌شود؛ و داروهایی که به عنوانِ داروهای محرک شناخته می‌شوند، موثرترینِ آن‌ها هستند.

در زیر فهرستی از داروهای محرک را معرفی می‌کنیم. نام درونِ پرانتز، نامِ عمومی داروهاست و نام تجاری آن‌ها در ابتدا و قبل از پرانتز آمده. همچنین حداقل سنی که می‌تواند از این داروها استفاده کند نیز گفته شده.

·   Amphetamine ) Adderall ) برای سنین 3 سال و بالاتر                                                                                               
·  
Methylphenidate ) Concerta ) برای سنین 6 سال و بالاتر                                                                                         
·  
Pemoline ) Cylert ) برای سنین 6 سال وبالاتر                                                                                                               
·  
Dextroamphetamine ) Dexedrine )برای سنین 3 سال و بالاتر                                                                                 
·  
Dextroamphetamine ) Dexrtostat) برای سنین 3 سال و بالاتر                                                                               
·  
Dexmethylphenidate ) Focalin ) برای سنین 6 سال و بالاتر                                                                                     
·  
Methylphenidate ) Metadate ) برای سنین 6 سال و بالاتر                                                                                       
·  
Methylphenidate ) Ritalin ) برای سنین 6 سال و بالاتر                                                                                              

 به دلیلِ عوارض جانبی خطرناکی که Cylert می‌تواند روی کبد داشته باشد، معمولا از این دارو به عنوانِ گزینه اول استفاده نمی‌شود. اخیرا داروهایی که جزء محرک‌ها نیستند اما برای درمان AD/HD موثرند توسط FDA تایید شدند. Strattera یا Atomoxetine دارویی است که روی انتقال دهنده عصبی به نامِ نوراپی نفرین اثر می‌گذارد حال آنکه محرک‌ها با اثر گذاری روی انتقال دهنده عصبی دوپامین، عمل می‌کنند. برای مقایسه Strattera با محرک‌ها به مطالعاتِ بیشتری نیاز است اما طبق تجربه‌های بدست آمده، این دارو در 70 درصد افراد باعث بهبودی چشمگیر شده است.

استفاده از محرک‌ها، در بسیاری از افراد منجر به کاهش علائمِ فزونکاری و خودانگیخته می‌شود و قدرت تمرکز، مهارت‌های کاری و آموزشی را تا اندازه مناسبی ارتقاء می‌بخشد. از سوی دیگر این داروها باعثِ افزایش هماهنگی در بدن می‌شوند و نتیجه آن بهبودی در مهارت‌های همچون نوشتن و یا ورزش کردن است.

تا زمانیکه این داروها تحتِ نظر پزشک مصرف شوند، می‌توان گفت مطمئن هستند. بر خلاف باور بعضی از مردم، این داروها، کودک را خشن و یا نعشه نمی‌کنند. هر چند ممکن است کودک پس از مصرف بگوید احساسِ متفاوت و عجیبی دارد. اما باید در نظر داشت یک چنین تغییراتی، کوچک و بی اهمیت هستند. همچنین بسیاری از والدین نگرانِ معتاد شدنِ فرزندشان به این داروها هستند در حالیکه هیچ نشانی از اعتیادآور بودنِ این داروها در حینِ درمانِ AD/HD در دسترس نیست. محققان در بیمارستانِ جامعِ مساچوست و دانشکده پزشکیِ هاروارد، دریافتند نوجوانانی که به AD/HD دچارند و داروهای خود را مصرف می‌کنند احتمالِ گرایشِ آنها به مواد مخدر کمتر از کودکانی است که AD/HD داشتند و داروهای خود را مصرف نمی‌کردند.

داروهای محرک در انواعِ جذبِ بلند مدت و کوتاه مدت وجود دارند. داروهای جدیدی نیز با جذبِ ماندگار یا ادامه دار، عرضه شدند که دارای اثر بخشی طولانی هستند و کودک می‌تواند قبل از رفتن به مدرسه آن را مصرف کند و دیگر نیازی نیست برای هر قرص از پرستارِ مدرسه درخواست کند.

اگر پس از مصرف یک هفته از دارو، بهبودی دیده نشد، پزشک دوزِ دارو را تغییر می‌دهد و اگر بازهم بهبودی حاصل نشد، از دیگر داروها استفاده می‌شود. به هر حال از هر ده کودک یک کودک از داروهای محرک جواب نمی‌گیرد. دراینصورت از انواع دیگرِ داروها برای درمان استفاده می‌شود. در مواقعی که AD/HD با دیگر اختلال‌ها همراه باشد و با محرک‌ها نیز درمان نشود، می‌توان از داروهای ضدِ افسردگی برای کاهشِ علائم استفاده کرد.

در شرایطی، پزشکان برای بیمارانِ کم سن و سال داروهایی تجویز می‌کنند که FDA آن‌ها را برای اراد بزرگسال تایید کرده نه برای کودکان. بسیاری از داروهایِ جدید که اثربخشیِ آن‌ها در بهبودِ بیمارهای مغزیِ کودکان نیز ثابت شده است، خارج از تایید هستند و این به این دلیل است که تنها تعدادِ کمی از داروها به طور معین و مشخص روی کودکان موردِ مطالعه قرار گرفته است.

عوارض جانبی داروها:

بیشترِ عوارض جانبی داروهای محرک، در ابتدایِ مصرف که دوزِ دارو پایین است، کم اهمیت هستند. افزایش دوزِ مصرفی سببِ افزایشِ عوارض جانبی می‌شود که از شایع‌ترین آنها می‌توان به کاهش اشتها، بی خوابی، افزایش بی قراری و تحریک پذیری اشاره کرد. در مواردی نیز دردِ معده و سردردهای خفیف گزارش شده است.

بی اشتهایی و کم اشتهایی در حینِ مصرف دارو ثابت نبوده و در نوسان است. و در ساعاتِ خاصی از روز به اوج می‌رسد. بنابراین خوراکی‌هایی که ارزشِ غذایی مناسبی دارند باید همواره در دسترس کودک باشند.

برای برطرف کردنِ مشکل بی خوابیِ کودکان چندین گزینه قابلِ اجراست. کم کردنِ دوز مصرف، تغییرِ ساعت مصرفِ دارو، حذفِ وعده‌ی عصر یا شب (زیر نظر پزشک) و تجویز داروهای کمکی مانند ضدافسردگی ها با دوز پایین، از جمله راه‌های پیش روست.

تعدادِ کمی از کودکان در حین مصرف دارو دچار تیک و یا افزایش تیک می‌شوند. که این موضوع با پایین آوردن دوز دارو معمولا قابل حل است.

تعداد بسیار کمی از کودکان داروهای محرک را نمی‌توانند تحمل کنند و این موضوع هرچقدر هم که دوز مصرف پایین باشد اهمیتی ندارد. در چنین مواردی از داروهای ضدافسردگی به جای داروهای محرک استفاده می‌شود.

مدتِ کوتاهی پس از مصرف دارو، کودک شروع به بهبودی و پیشرفت می‌کند و زمانیکه مردم چنین پیشرفتِ سریعی را می‌بینند، متاسفانه تصور می‌کنند که دارو تنها چیزی است که به آن نیاز دارند. درصورتیکه داروها نمی‌توانند AD/HD را درمان کنند. آن‌ها تنها علائم را در همان روزی که مصرف می‌شوند، کنترل می‌کنند. باید در نظر داشت که داروها به کودکان کمک می‌کنند تا آن‌ها بتوانند از مهارت‌هایی که دارند بهتر استفاده کنند نه اینکه باعثِ افزایش مهارتِ کودکان می‌شوند.

رفتار درمانی، مشاوره و حمایت‌های مناسبِ عملی، به افرادی که دچار AD/HD هستند می‌آموزد که چگونه مشکلاتِ روزمره خود را پشتِ سر گذارند؛ و احساسِ بهتری نسبت به خودشان داشته باشند.

روانی – اجتماعی درمانی:

داروها، در هر روز از زندگی کسیکه که دچار AD/HD است می‌توانند مفید و موثر باشند. با مصرف آن‌ها فرد می‌تواند بعضی از رفتارهای خود را کنترل کند. اما برایِ مهارِ افسردگی، اضطراب و خشم نیاز به مدت زمان زیادی است. هم والدین و هم کودک ممکن است برای مدیریتِ این چنین رفتارهایی، نیاز به آموزش داشته باشند. آموزش‌هایی که در پیشرفت مهارت‌هایشان و نحوه برخورد و برقراری ارتباط با یکدیگر، مفید و عملی باشند. در طیِ یک مشاوره به صورت تک نفری، مشاور به کودک می‌آموزد که احساسِ بهتری به خود داشته باشد، توانایی‌هایش را بیابد و آن‌ها را گسترش دهد، از پسِ مشکلاتِ خود برآید و نسبت به رفتارِ خود کنترل داشته باشد. در بعضی موارد، تنها فردِ دچارِ اختلال نیاز به مشاوره دارد اما در مواردی هم مشکلاتِ فرد روی خانواده تاثیر می‌گذارد و نتیجتاً همه افرادِ خانواده به مشاوره نیازمند می‌شوند. مشاوره به خانواده کمک می‌کند تا از رفتارهای تَنِش زا و ناراحت کننده اجتناب کنند و به گونه ایی این عمل کنند که زمینه سازِ بهبودیِ کودکشان شود.

روان درمانی :

روان درمانی به بیماران کمک می‌کند تا وضعیتِ خود را بهتر درک کنند و آن را بپذیرند. در روان درمانی، والدین در مورد احساسات و افکارِ نگران کننده‌ی خود با درمانگر صحبت می‌کنند و در حین همین گفتگو مشاور سعی می‌کند راه‌هایی را برای بهتر کردن اوضاع به آن‌ها نشان دهد.

شاختی – رفتاری درمانی:

این روشِ درمانی به افراد کمک می‌کند تا هر چه سریع‌تر به نتیجه برسند. بر خلافِ روان درمانی، در این روش سعی نمی‌شود آگاهی و درکِ افراد نسبت به احساسات و رفتارهایشان افزایش یابد. بلکه مستقیما افراد را کمک می‌کنند تا رفتارشان را تغییر دهند.

تمرینِ مهارت‌های اجتماعی:

این گونه تمرین‌ها به کودک رفتارهای جدیدی می‌آموزد. در طیِ این تمرین‌ها، ابتدا درمانگر مدل‌های مناسبِ رفتاری را مانندِ رعایت کردن نوبت دیگران و یا کمک خواستن از آن‌ها را، برای کودک کاملا تشریح کرده و نشان می‌دهد و بعد فرصتی برای کودک مهیا می‌کنند تا او بتواند آن مدل‌ها را عملا اجرا و تمرین کند. برای مثال از مهارت‌های که ممکن است به کودکان آموخته شود، تشخیصِ حالتِ افراد از روی تُنِ صدا و حالت چهره آن‌ها ست تا کودک بتواند وضعیت افراد را (مثلا بتواند تشخیص دهد در حال حاضر فلان شخص عصبانی است یا خوشحال) درک کند و متناسب با آن‌ها از خود واکنش نشان دهد.

گروه‌های حمایتی: گروه‌های حمایتی چه محلی باشند چه بین المللی، این امکان را برای والدین فراهم می‌کنند تا با دیگر افرادی که مشکلاتِ مشابه دارند ارتباط برقرار کنند. در این گروه‌ها، افراد مشکلات، موفقیت‌ها و تجاربِ خود را به اهم در میان می‌گذارند.

سیستمِ تشویق و تنبیه راه مناسبی برایِ متعادل کردنِ رفتار کودک است. با کمک این روش، پدر و مادر و یا مربیان می‌توانند رفتارهای صحیح را با پاداش دادن، برای کودک خوشایند کنند و متقابلا اگر کودک رفتار مناسبی از خود نشان نداد، با یک جریمه سبک متوجه اشتباه بودنِ رفتارخود بشود. پاداش‌ها می‌توانند کوچک و ارزان باشند اما حتما باید چیزی باشند که کودک به آن‌ها علاقه نشان دهد؛ و ندادنِ پاداش خود می‌تواند به عنوان جریمه در نظر گرفته شود. در کل هدف از این کار آموزشِ کودک است تا بتواند رفتار درست را از رفتارِ نادرست تشخیص دهد. این روشِ تربیتی برای همه کودکان موثر است اما آن دسته از کودکان که دچار AD/HD هستند، احتمالا نیاز به پاداشِ بیشتری نسبت به دیگران دارند.

تغییر و مدیریت بعضی از حالت‌ها می‌تواند به کودکان کمک کند. مانند :

· اجتناب از شلوغی و ریخت و پاش در محیط.

· آموزش مستقیم یا خصوصیِ کودک توسطِ معلم برای برطرف کردنِ مشکلاتِ تحصیلی.

· اطمینان یافتن از اینکه کودک به مقدارِ کافی خوابیده باشد.

· اطمینان یافتن از سلامتِ عمومیِ کودک، رژیمِ غذایی متنوع و پُرفیبر.

· تقسیم کردنِ کارهایِ دشوار به چند بخشِ آسان و حمایت از کودک در هر بخش.

 

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


اوتیسم
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 5589 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

اوتیسم یک اختلالِ رشدیِ پیچیده است که که روی مغز اثر گذاشته و مانع پیشرفت در کسبِ مهارت های اجتماعی و ارتباطی میشود. و از مشخصه هایِ آن می توان به ضعف در تعاملات اجتماعی ، ناتوانی در برقرایِ ارتباطِ کلامی و حرکت ، ضعف در تجزیه و تحلیلِ اطلاعاتِ دریافتی و انجام حرکات و رفتارهای تکراری اشاره کرد .

افراد مبتلا به اوتیسم نسبت به احساسات دیگران بی توجه و بی تفاوتند . به علاوه آنها در موقعیتهایِ حسی ، واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند. همه این علائم شدت یکسانی ندارند و می توانند ضعیف و یا شدید باشند اما با گذشت زمان علائم خفیف به مواردی حاد بدل میشوند.

کودکانِ مبتلا به اوتیسم از الگویِ رفتاری و رشدی که دیگر کودکان از آن پیروی می کنند ، تبعیت نمی کنند. در بعضی از کودکان این تفاوت در الگویِ رفتاری ممکن است از همان لحظه تولد با آنها باشد و این در حالیست که دیگر کودکان ممکن است تا سن 16 الی 36 ماهگی ، رفتار غیر عادی از خود بروز ندهند. والدین می توانند متوجه عدم معاشرت کودکشان در اجتماع ، رفتارهای غیر معمول و حتی فراموشیِ زبان و دیگر مهارت هایی که سابقا فرزندشان به آنان مسلط بود شوند که در این صورت باید اقدامات لازم را انجام دهند.

در یک برآورد در کشور آمریکا تخمین زده شد که از هر 1000 کودک با طیف سنیِ سه الی ده سال ، 3.4 کودک دچار اوتیسم هستند. این بیماری در تمامِ کشورها ، نژادها و در هر خانواده ایی با هر موقعیتِ اجتماعی و اقتصادی می تواند وجود داشته باشد. و همین موضوع دلیلِ مناسبی است برای آشناییِ بیشتر با این اختلال و علائمِ آن. چراکه هر چه زودتر این بیماری تشخیص داده شود ، درمان نیز اثر بخش تر خواهد شد.

علائم :

1- کمبود اجتماعی:

اکثر کودکان مبتلا به اوتیسم از لذتها و هیجاناتِ ناشی از تعاملاتِ اجتماعی بی بهره اند و در دوران آغازینِ زندگی ، یعنی همان زمانی که نوزاد به طور معمول با لمس کردن به دنبالِ کشف محیطِ پیرامونِ خود است ، کودکانِ اوتیسمی چنین رفتاری از خود نشان نمی دهند. همچنین آنها در برقراریِ ارتباطِ چشمی دچار مشکل هستند به گونه ایِ که حالتی مانند بی توجهی و مبهوتی را تداعی میکند. بیشترِ این کودکان نشانه ای از مهبت ، عصبانیت و یا هیجان را از خود بروز نمی دهند و معمولا نسبت به ترک و یا بازگشت والدینشان نزد آنها ، بی تفاوتند. تحقیقات نشان می دهند که اگرچه کودکان مبتلا به اوتیسم نسبت به والدینِ خود علاقه مند هستند اما تعریفِ آنها از علاقه و وابستگی متفاوت بوده و دشوار که آن را توضیح داد. پدر و مادری که از نوازش ، آموزش و بازی کردن با کودکِ خود لذت می برند ممکن است با دیدن بی توجهیِ فرزندشان دلسرد شوند و گمان کنند که کودکشان علاقه ای به آنها ندارند.

همچنین این کودکان به سختی می توانند مفهوم ایما و اشاره را درک کنند. حال این ایما و اشاره ها پیچیده و یا ساده به صورت یک لبخند ، چشمک و یا شکلک باشند. در هر صورت این کودکان مفهومِ خاصی از آن دریافت نمی کنند. برای مثال عبارت " بیا اینجا " برای این کودکان همواره یک مفهوم دارد و حالات کسی که صدایشان کرده مفهومی ندارد. به عبارت دیگر متوجه لبخند و آغوشِ بازی که می خواهد آنها را دربر گیرد و یا حالت خشم و عصبانیتیِ که می خواهد آنها را تنبیه کند ، نمی شوند. و بدون شک نداشتنِ این مهارت ها و ناتوانی در درکِ حالاتِ دیگران ، دنیا را برایِ آنها گیج کننده و غریب می کند.

از دیگر علائم اوتیسم این است که افرادِ مبتلا به آن تواناییِ فهم و تجسم افکارِ دیگران را ندارند و نمی توانند خود را جای فردِ دیگری فرض کنند و این امر سببِ ناتوانی در درکِ واکنشهایِ مردم می شود.

بعضی از افرادِ مبتلا به اوتیسم در کنترلِ عواطفِ خود دچار مشکل هستند به گونه که ممکن است حالت تهاجمی به خود بگیرند و از کنترل خارج شوند. این امر بویژه در موقعیت هایی که احساس راحتی نمی کنند تشدید می شود. آنها شاید اشیاء را بشکنند ، موهای خود را بکشند و به خود یا دیگران آسیب برسانند.

2- مشکلات کلامی :

طبق مشاهدات کودکان از شش ماهگی قادرند کلماتِ نامفهومی را به زبان بیاورند. و این در حالی است که نیمی از کودکانِ اتیسمی شاید هرگز سخن نگویند. یک کودک عادی در سن دو سالگی می تواند جملاتی ابتدایی را بیان کند و تا حدودی به قواعد زبان آشنا می شود اما اگر کودکان اوتیسمی قادر به سخن گفتن باشند ، این مهارت ها را در سن 5 تا 9 سالگی می آموزند. در مواردی این کودکان برای مدتها فقط یک عبارت را تکرار می کنند و یا تنها می توانند از یک کلمه استفاده کنند. و قادر به جمله بندی منطقی نیستند.

بعضی از کودکان تنها چیزهایی را که می شنوند تکرار می کنند. به این حالت پژواک گویی گفته میشود. هر چند در کودکانِ عادی نیز تمایل به پژواک گویی وجود دارد اما این تمایل بعد از چند بار تکرار کردن از بین می رود.

در مواردی ممکن است دانش کودکان اوتیسمی در حوزۀ کلمات وسیع باشد ولی با این وجود هم در تعاملات اجتماعی دچار مشکل هستند و نمی توانند یک گفتگویِ کامل داشته باشند. این کودکان معمولا ترجیح می دهند با خود صحبت کنند.

اغلب افرادی که دچار اختلالِ اوتیسم هستند ، برداشت صحیحی از ضمیرها ندارند. برای مثال "من" ، "شما" و "مرا" برای این افراد یک معنی دارد. مثلا اگر پدر یک کودکِ اوتیسمی از او بپرسد که لباسِ من چه رنگی است ، کودک ممکن است در جواب رنگِ لباس خودش را بگوید نه رنگ لباسِ پدرش را.

افراد مبتلا به اوتیسم در ترجمه و بکارگیریِ زبانِ بدن دچارِ مشکل هستند به گونه ای که تن صدایِ آنها و حالتِ بدنشان به ندرت با هم تطابق دارد.بدون بهره گیری از زبان بدنی و ناتوانی در سخن گفتن ، کودکانِ اوتیسمی به سختی می توانند به دیگران بفهمانند که چه چیزی نیاز دارند. که احتمالا نتیجه آن ربودنِ چیزی است که احتیاج دارند و یا گریه کردن و فریاد کشیدن. این افراد آموخته اند که برای مرتفع کردن نیازهای خود دست به هر کاری بزنند. زمانی که این کودکان بزرگ میشوند بیشتر متوجه ناتوانی های خود می شوند و این باعث افسرده و یا پریشان شدنِ آنها می شود.

3- رفتارهای تکراری:

بسیاری از افرادِ مبتلا به اوتیسم روی پنجه های خود راه می روند و یا دست هایشان را به صورت بی هدف تکان می دهند و ناگهان در جای خود ثابت می شوند. این گونه رفتارها را اصطلاحا خودانگیزی می گویند.

این افراد به ویژه کودکان برای تفریح و سرگرمی به یک محیط ثابت و پایدار نیاز دارند. و معمولا برای لذت بردن نیازمند یک مکان و زمانِ خاص هستند. مثلا اگر یگ فنجان جای همیشگیِ خود نباشد و یا بالشتک های مبل مانند همیشه نباشند به شدت عصبانی می شوند. کودکانِ اوتیسمی با اسباب بازی های خود نمی توانند بازی های متفاوتی انجام دهند. مثلا ممکن ماشین و یا قطار خود را در یک مسیرِ ثابت ساعت ها حرکت دهند. و اگر کسی تصادفا آنها را تکان داد شدیدا ناراحت می شوند. این کودکان توانایی انجام بازی هایی که نیاز به تخیل دارند را ، ندارند. این کودکان ترجیح می دهند تنها بازی کنند.

مشکلاتی که ممکن است با اوتیسم همراه شوند:

1- اختلال در درک حواس:

بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم در دریافتِ تحریکاتِ حسی ناتوان هستند و آنها را و به خوبی درک می کنند. مثلا ممکن است نتوانند مرز میانِ یک عکس یا نقاشی را با واقعیت از هم تشخیص دهند. این کودکان به محرک های حسی مانند صدا ، بو ، مزه و تصاویر شدیدا حساس هستند و بعضا صدای باد یا زنگِ تلفن می تواند آنها را براشفته کند به گونه ای که گوش های خود را گرفته و فریاد بزنند.

به نظر می رسد که مغز این افراد قادر به برقراریِ تعادلِ مناسب میان تحریکاتِ حسی نمی باشد. و نتیجه این امر برای مثال کودک را نسبت به سرمای زیاد بی تفاوت می کند و یا از افتادن و حتی جراحت یا شکستگی استخوان ، احساسِ درد نکنند و این در حالی است که یک تماس ملائم می تواند باعث بروز واکنش شدید در فرد شود.

2- عقب ماندگی ذهنی:

تمام کودکانِ اوتیسمی دارای اختلالِ مغزی هستند. آنها در مواردی کاملا نرمال رفتار می کنند اما در موارد دیگر مغز آنها دچارِ کمبود و ضعف است. برای مثال یک کودک می تواند در مهارت های بصری قوی باشد اما همان کودک فاقد مهارت های تکلمی باشد.

3- حملاتِ ناگهانی ( تشنج) :

نزدیک به یک چهارم کودکان اوتیسمی در اوایل کودکی و نوجوانی دچار تشنج می شوند. که البته در بسیاری از موارد می توان آنها را با دارو کنترل کرد.

4- سندرم ایکسِ شکننده ( Fragile X ) :

سندرم ایکسِ شکننده ( یک نوع عقب ماندگیِ ذهنیِ مورثی است و چون کروموزوم هایِ X در این عارضه معیوب هستند به آن این نام را داده اند ) در 2 نا 5 درصد افرادی که مبتلا به اوتیسم هستند دیده می شود. کند ذهنی و علائمی مانند علائم اوتیسم و همچنین نامعمول بودن چهره در کسانی که این عارضه را به ارث می برند بیشتر دیده می شود.

5- برامدگی و سفتیِ بافت ها :

یک عامل ژنتیکی باعث رشد غیر عادی بافتِ مغز و سایر ارگان ها می شود. و به نظر می رسد بین این موضوع و اوتیسم رابطه مستقیم وجود داشته باشد. احتمالِ تورم و سفتیِ بافت ها در کودکان متولد شده کمتر از یک در ده هزار است اما از همین مقدارِ ناچیز ، یک چهارمِ آنها کودکانِ اوتیسمی هستند.

تشخیصِ اوتیسم :

برای تشخیصِ اوتیسم لازم است که حداقل یکی از مشکلاتِ اجتماعی ، ارتباطی و یا رفتاری تا قبل از سنِ سه سالگی تشخیص داده شود. پروسه تشخیص شاملِ دو مرحله می شود. که در مرحله اول کودک مورد معاینه عمومی قرار گرفته و اگر نشانه اوتیسم در او نمایان شد ، در مرحله دوم یک تیمِ پزشکی به صورت تخصصی کودک را معاینه می کنند.

والدین ممکن است از همان بدوِ تولدِ کودکشان متوجه رفتارِ غیرِ عادی او بشوند و ببینند که فرزندشان نسبت به مردم و اسباب بازی ها بی تفاوت است . اما در بعضی دیگر از کودکان تا قبل از اینکه شروع به راه رفتن کنند هیچ نشانه غیر عادی دیده نمی شود ولی در نهایت رفتارِ آنها نیز تغییر کرده ، پرخاشگر و یا منزوی می شوند.

گاها نگرش والدین به رفتارِ فرزندشان می تواند چند سال درمان را به تاخیر بیاندازد چراکه آنها دوست ندارند رفتار غیر معمولِ فرزندشان را بپذیرند و باور کنند که کودکشان باید درمان شود.

در تشخیص اوتیسم ، پزشکان معمولا به دیگر وضعیت ها مانند اختلالِ Rett و سندرمِ آسپرگر (Asperger ) که علائمی مانند علائم اوتیسم دارند توجه می کنند. اختلال Rett یک بیماریِ مغزی پیش رونده است که تنها در دختران دیده می شود. و علائمِ آن مانند اوتیسم شامل از دست دادنِ مهارت های اجتماعی و کلامی است. و همچنین در سندرم آسپرگر ، کودکان رفتارِ تکراری از خود نشان می دهند و اغلب دست و پا چلفتی هستند. در حالی که از لحاظِ هوشی و مهارت های تکلمی در سلامت کامل بسر می برند.

در چند سالِ اخیر روش هایی برای تشخیصِ اختلال ها و عارضه هایی که ممکن است با اوتیسم همراه باشند ، اختراع شده. پرسشنامه طیف سنجِ اوتیسم (ASSQ ) و تستِ درجه بندیِ استرالیایی ( CAST ) برای تشخیص سندرم آسپرگر از جمله این روش ها هستند.

مرحله دوم تشخیصِ اوتیسم به مراتب تخصصی تر می باشد که شامل عصب شناسی و بررسیِ عواملِ ژنتیکی و آزمون های زبانی است. ADI-R و ADOS-G دو روش دیگر برای تشخیص اوتیسم می باشند. که اولی یک مصاحبه ساخت داری است و شامل بیش از 100 بخش مختلف می شود و تمرکز آن روی چهار بخش اصلیِ ارتباط ، تعاملات اجتماعی ، رفتار و حرکات تکراری و بررسی زمانی که علائمِ اوتیسم در فرد نمایان شد ، می باشد.و ADOS-G یک روشِ اندازه گیری ضعفِ رفتارِ اجتماعی ، مبتنی بر مشاهداتی است که کودک در آنها دچارِ مشکل می باشد.

از دیگر روش های تخصصی می توان به مقیاسِ درجۀ اوتیسمِ کودک ( CARS ) اشاره کرد. این روش برای ارزیابی توانایی کودک در حرکات ، انطباق پذیری ، واکنش به صداها ، برقراری ارتباطِ کلامی و رابطه با دیگران ، موثر است. این روش از طریقِ مشاهدۀ رفتارِ کودکان و اطلاعاتی که والدینِ آنها به متخصصان می دهند ، برای کودکان بالای دو سال سن امکان پذیر می شود.

علت ها:

اوتیسم یک اختلال فیزیکی توام با ساختارِ غیرِ معمول و فعالیت های ِ ناکامل شیمیایی در مغز است. و دلیل این نواقص به گونۀ دقیق هنوز مشخص نشده است. اما تحقیقاتِ بسیار گسترده ای در حال انجام است.

به نظر می رسد که عوامل ژنتیکی در این میان نقشِ بسیار مهمی دارند. به عنوانِ مثال احتمالِ وجودِ اوتیسم در دوقلوهایِ همسان بیش از دوقلوهایِ غیرهمسان است. و همچنین احتمال اوتیسم در هر دو کودک همسان بیش از احتمال وجود اوتیسم در دو خواهر و یا دو برادر و یا یک خواهر و برادر است. ناهنجاری هایِ تکلمی در کودکانی که پدر و مادر آنها از یک خانواده و خویشاوند هستند ، بیشتر دیده می شود.و در نهایت غیر عادی بودن کروموزم ها و مشکلات عصبی در خانواده هایی که یک یا چند نفر از آنها دچار اوتیسم هستند ، بیشتر شایع است.

در سال های اخیر با مطالعه عکس های گرفته شده به روش های گوناگون مانند CT SCAN و MRI برای ما مشخص شده که رشد غیر عادی مغز که باعث اوتیسم می شود ،  در همان ماه های آغازینِ زندگی صورت می گیرد. این نظریه رشدِ معیوبِ مغز نشان می دهد که ناهنجاری های آناتومیکالی که در اوتیسم وجود دارند به دلیلِ عواملِ ژنتیکی هستند که رشد مغز را تحت شعاع قرار می دهند. و شاید رشد ناگهانیِ سر در کودکانِ زیرِ شش ماه از اولین نشانه های خطر ابتلا به اوتیسم باشد که در این صورت می توان آن را تشخیص داد و شاید درمان کرد.

کالبد شکافی و عکس برداریِ MRI نشان می دهند که بسیاری از بخش های مهمِ مغز در بروزِ اوتیسم نقش دارند. این بخش ها شامل مخچه ، قشر مخ ، دستکاه لیمبیک ، جسم پنبه ای ( توده ایی از بافت های عصبی که ارتباط میان دو نیم کره مغز را امکان پذیر می کنند ) ، غدد عصبی پایه و ساقه مغز می شود. دیگر تحقیقات بر پایه مطالعۀ انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین ، دوپامین و اپی نفرین ( آدرنالین ) هستند.

درمان:

هیچ تک بستۀ درمانیِ کاملب برای درمان تمام کودکان مبتلا به اوتیسم وجود ندارد. یکی از نکاتی که اکثر دانشمندان بر آن اتفاق نظر دارند ، درمانِ زود هنگام است. و البته جای امیدواری است که افراد اوتیسمی به خوبی به روش های درمانیِ طراحی شده و سازمان یافته واکنشِ مثبت نشان می دهند. استفاده از دارو نیز بخشی از درمان محسوب می شود.

قبل از اینکه در مورد درمانِ کودکان تصمیم بگیرید باید از روش های مختلف درمانی به خوبی آگاهی پیدا کرده و سپس مناسب ترین راه را برای بهبودی آنها انتخاب کنید. مثلا اگر قصد دارید کودکتان را در مدرسه نام نویسی کنید باید توجه داشته باشید که آیا آنها برنامه خاصی برای فرزندِ شما در نظر دارند؟ و آیا این برنامه ها برای دیگر کودکان هم مفید بوده است؟ و یا اصلا تجریه ای در مورد کودکانِ اوتیسمی دارند؟ همچنین در نظر داشته باشید که برنامه درمانیِ آنها فقط شاملِ همان مرکز می شود و یا در خانه هم برنامه هایی برای بهبودیِ بیشتر پیش بینی شده است.

در میانِ متدهای مختلفِ درمان ، آنالیزِ رفتارِ عملی (ABA) به عنوانِ یکی از موثرترین روش ها شناخته می شود. طبقِ مطالعاتی که سی سال به طول انجامید ، پزشکان دریافتند قدرتِ اثر بخشِ آنالیز رفتار عملی در کاهشِ رفتارهای نامناسب بیماران و افزایش مهارت های برقرایِ ارتباط و یادگیری ، چشمگیر و قابل توجه است.

یک برنامه درمانیِ مناسب می تواند علاقه کودکان را به ادامه درمان افزایش دهد. جدول حل کردن ، آموزشِ انجامِ وظایف به صورتِ یک سری مراحل ساده و قدم به قدم و تقویت قدرتِ تمرکز و توجه به واسطۀ فعالیت هایِ سازمان دهی شده ، از جملۀ این اقدامات می باشند که کودکان به آنها علاقه نشان می دهند. نقشِ والدین نیز در موفقیتِ درمان حائزِ اهمیت است. پدر و مادرها باید با معلمان و درمانگرهایِ کودکشان نهایتِ همکاری را داشته باشند. تا بتوانند نتیجه مثبت و یا بی اثر بودن درمان را تشخیص دهند و به پزشک مرتبا تغییرات رفتارِ کودک را گزارش دهند. به محضِ اینکه عدمِ توانایی در یک مورد تشخیص داده شد ، درمان باید شروع شود. و یک درمان مناسب مهارت های اجتماعی و ارتباطی را به کودک خواهد آموخت. برای کودکان کمتر از سه سال ، معمولا درمان باید در خانه انجام شود و هدف از این درمان به طورِ ویژه بر قدرت یادگیری ، مهارتهای کلامی ، افزایشِ توجه ، تقلید پذیری و بهبود در واکنش نشان دارن ، متمرکز می شود. برای درمان کودکان بالای سه سال سن ، باید توجه داشت که در مدارس و مهد کودک ها ، کلاس هایِ جداگانۀ ویژۀ کودکانِ اوتیسمی وجود داشته باشد. این کودکان نمی توانند با دیگر همسن های خود یک برنامه آموزشی مشترک داشته باشند.

به والدین نیز توصیه می شود قبل از اینکه هزینه و وقتِ خود را تلف کنند ، در مورد روش های درمان اطلاعات کسب کنند چراکه در بعضی از موارد ، بعضی از روش ها بی فایده هستند مانند:

آغوش درمانی : در این روش از پدر و مادرها خواسته می شود فرزند خود را برای مدتِ طولانی در آغوش بگیرند حتی اگر فرزندشان تمایلی به این کار نداشته باشد. البته این روش دلیلِ علمی ندارد و به نظر نمی رسد بتواند باعثِ ایجادِ پیوند محکمتر میانِ کودک و والدین شود.

تمرین های شنودی: در این روش کودکان به منظورِ ارتقاءِ مهارت های زبانیِ خود به صداها و کلماتِ متنوع گوش می دهند. این روش به افرادِ اوتیسمی کمک میکند تا بتوانند تعادل بهتری در برقراریِ احساساتِ خود با محیط داشته باشند. اما بعد از اینکه دانشمندان این روش را مورد بررسی قرار دانند ، متوجه شدند این متد تفاوتی با گوش دادن به موسیقی ندارد.

دارودرمانی:

عملا دارویی که بتواند اوتیسم را بهبود بخشد وجود ندارد. اما متخصصان از داروها برای درمانِ مشکلاتِ رفتاریِ ناشی از اوتیسم مانند کج خلقی ، بدرفتاری و خودزنی ، استفاده می کنند. اغلب داروهایی که استفاده می شوند همان داروهایی هستند که برای اختلال های دیگر با علائم مشابه اوتیسم مانند افسردگی و اختلالِ وسواس اجباری مورد استفاده قرار می گیرند. گاها دیده می شوند که داروها به روی کودکان اوتیسمی ، اثر چندانی ندارند. بنابراین مهم است که والدین ، پزشکی را انتخاب کنند که در موردِ اوتیسم تجربه داشته باشد. هنگامی که دارویی برای کودک تجویز می شود باید از نزدیک او را تحتِ نظر داشت. از پزشکِ کودکتان در مورد عوارضِ جانبی داروها سوال کنید و به طور مرتب تغییر رفتار و واکنشِ فرزندتان به داروها را به دکتر گزارش دهید.

افسردگی و اضطراب:

داروهای مهار کنندۀ باز جذبِ سروتونین (SSIRs) از رایج ترین داروهایی هستند که برای بهبود علائمِ اضطراب ، افسردگی و اختلالِ وسواسیِ فکری – عملی (OCD) مورد استفاده قرار می گیرند. از میانِ این دسته از داروها تنها Fluoxetine ( Prozac ) توسط FDA برای درمانِ افسردگی و اختلال وسواس فکری – عملی در کودکانِ بالای 7 سال سن مورد تائید قرار گرفته است. دیگر داروها فقط برای درمان اختلال وسواس فکری – عملی در کودکان موردِ استفاده است. Fluvoxamine ( Luvox ) برای کودکان هشت ساله و بزرگتر ، Sertraline یا همان (Zoloft) برای کودکان شش ساله و بزرگتر و Clomipramine با نام تجاری (Anafranil) برای افراد بالای ده سال سن تجویز می شوند. استفاده از این داروها می تواند در اصلاحِ رفتارِ تکراری و وسواس گونۀ کودکان موثر باشد. و قدرت ارتباط چشمی و مهارت های اجتماعی را بهبود بخشد.

باید توجه داشت که طبق اختاریۀ FDA تمامی کودکان ، نوجوانان و افرادِ بالغی که از داروهای ضد افسردگی استفاده می کنند باید به دقت تحت نظر باشند به ویژه در هفته های اول درمان. این عمل برای جلوگیری از حاد شدن افسردگی ، تمایل به خودکشی ، تغییر رفتار مانند بی خوابی ، بی قراری و قطع ارتباط با جامعه لازم است.

مشکلات رفتاری:

داروهای ضد روان پریشی برای درمان مشکلات رفتاریِ شدید مورد استفاده قرار می گیرند. این داروها با کاهشِ فعالیت های یک انتقال دهندۀ عصبی به نام دوپامین در مغز عمل می کنند. در میان داروهایی مانند Haloperidol ، Thioridazine ، Fluphenazine و Clorpromazine ، طبق مطالعات انجام شده ، Haloperidol موثرتر از دیگر داروهای نام برده شده است. اما با وجود موثر بودن دارای عوارض جانبی مانند خواب آلودگی و نعشگی ، گرفتگی عضلات و حرکات غیر عادی نیز می باشد.

طبقِ تحقیقات انجام شده ، rispridone برای درمانِ مشکلاتِ شدید رفتاری در کودکان مبتلا به اوتیسم بسیار موثر است. و عوارض جانبی آن نیز معمولا شاملِ خواب آلودگی و افزایش وزن میشود. FDA مصرف این دارو را برای افراد 5 تا 16 سال تایید کرده است. این دارو برای درمان کج خلقی ، پرخاشگری ، خودزنی و حمله های عصبی که معمولا با جیغ و گریه همراه است ، موثر می باشد. همچنین داروهایی مانند Olanzapine و Ziprasidone همین اثراتِ مفیدِ درمانی را دارند با این تفاوت که باعث اضافه وزن نمی شوند.

حملات ناگهانی ( تشنج ) :

حملات ناگهانی در یک چهارم افراد مبتلا به اوتیسم رخ می دهد. به ویژه آنهایی که از ضریب هوشی کمتری برخوردارند. و یا گنگ هستند.اغلب این افراد با داروهای ضد تشنج مانند Carbamazepine ، Iamotrigine ، Topiramate و Valproic Acid درمان می شوند. میزان وجود این داروها در خون افراد باید مرتبا چک شود و از کمترین دوزی که موثر نیز باشد استفاده شود. این داروها اگرچه می توانند تعداد دفعات تشنج را کاهش دهند اما همیشه نمی توانند آنها را بطور کل درمان کنند.

عدم توجه و فزونکاری:

داروهای محرک مانند Methylphenidate با نام تجاری (Ritalin) برای درمان افرادی که مبتلا به اختلال کمبود توجه – بیش فعالی (ADHD) هستند و همچنین افراد مبتلا به اوتیسم مورد استفاده قرار می گیرند. این داروها می توانند رفتار ناگهانی و خودانگیخته و همچنین بیش فعالی کودکان را کاهش دهند.

به غیر از داروهایی که نام برده شد ، برای درمان علائم اوتیسم از دیگر داروها مانند انواع دیگرِ ضدافسرگی ها ، Naltrexone ( دارویی که برای ترک اعتیاد به مواد مخدر مانند هروئین و اعتیاد به الکل مورد استفاده قرار می گیرد.این دارو گیرنده های عصبی که مواد افیونی را جذب می کنند مهار می کند ) ، Lithium و برخی از داروهای Benzodiazepines مانند Diazepam و Lorazepam ، استفاده می شود. سلامت و اثر بخشی این داروها دردرمان کودکان مبتلا به اوتیسم ثابت نشده است.

هر بیماری ممکن است نسبت به هر یک از این داروها واکنش متفاوتی نسبت به دیگر بیماران نشان دهد. پس سابقه پزشکی و رفتاری کودک شما می تواند به پزشک کمک زیادی در تجویز داروی مناسب کند.

 

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


اعتیاد به الکل
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 5031 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

زمانی که مصرف الکل به مدت یکسال باعث بروز یکی از مشکلات زیر در فرد شود ، می توان گفت که شخص معتاد الکل شده است .

1-  ناتوانی در انجام وظایف شعلی ، مدرسه و وظایف منزل

2-  تمایل به نوشیدن الکل حتی در مواقعی که جان فرد به خطر می افتد مانند رانندگی

3-  نوشیدن الکل زمانی که از لحاظ قانونی ممنوع است. مانند رانندگی

4-  ادامه دادن به مصرف الکل حتی زمانی که فرد به علتِ سوءِ مصرف دچار مشکلاتی شده باشد

الکلیسم یا وابستگی به الکل ، شدیدترین حالت اعتیاد به الکل است. در حقیقت الکلیسم یک بیماری مزمن است که به طبعِ آن مصرفِ الکلِ فرد تا جایی افزایش میابد که باعث بروز مشکلات جسمی و فکری شده و فرد را از انجامِ وظایف خانوادگی و اجتماعی باز می دارد.

اعتیاد به الکل و الکلیسم هم از عوامل ژنتیکی و هم از عوامل محیطی نشأت می گیرد. و همانطور که گفته شد یک بیماریِ مزمن است که می تواند تا پایان عمر فرد ادامه یابد. مسیری که افراد تا الکلی شده می پیمایند ، یک مسیر مشخص است و علائم آن قابل شناسایی و پیشگیری هستند.

اعتیاد به الکل و الکلیسم همه نژادها ، اقوام و جنسیت ها را در بر میگیرد. تخمین زده می شود که نزدیک به 14 میلیون آمریکایی معتاد الکل هستند. وابستگی به الکل در میان مردان شایع تر است و بیشترین مصرف کنندگان در گروه سنیِ 18 تا 29 سال هستند. هر چه سن افرادِ مصرف کننده پایین تر باشد ، احتمال بروز مشکلات ناشی از مصرفِ الکل در آنها افزایش میابد.

اثرات الکل در بدن بسیار متفاوت است. اما از معمول ترینِ آنها می توان به کاهش سرعتِ عکس العمل ، اختلال در بینایی و شنوایی اشاره کرد. و مصرف بیش از اندازهِ آن باعث عدم تعادل و افتادن ، بروز تصادف و دیگر مشکلات آسیب زا میشود.

همچنین مصرف الکل تأثیراتِ متفاوتی بر خانوم ها نسبت به آقایان دارد. در واقع خانوم ها نسبت به اثرات الکل مقاومت کمتری از خود نشان می دهند و بیشتر از آقایان در معرض خطرات ناشی از مصرف الکل هستند. اعتیاد به الکل در زنان مشکلاتِ جسمیِ به مراتب جدی تری نسبت به مردان را به همراه دارد و زنان زودتر با مشکلات مغزی ، قلبی و کبدی مواجه می شوند.

علائم الکلیسم:

1- هوس و میل شدید به مصرف الکل

2- از دست دادنِ کنترل هر بار که فرد الکل می نوشد

3- وابستگیِ جسمی که معمولا با افزایش مقاومت فرد همراه است

4- مقاوم شدن فرد نسبت به الکل

5- بروز علائمی مانند تهوع ، استفراغ ، افزایش تعرق ، لرزش ، توهم ، استرس و بیهوشی هنگام ترک کردن یا ننوشیدن

علائم اعتیاد به الکل:

می توان گفت اعتیاد به الکل با الکلیسم در موارد زیر متفاوت است

1- در اعتیاد به الکل ، میل به نوشیدن شدت کمتری نسبت به الکلیسم دارد

2- اعتیاد به الکل صرفا شاملِ زیاده روی در نوشیدن تا جایی که فرد کنترل خود را از دست بدهد نمیشود

3- اعتیاد به الکل ممکن است شامل علائمِ فیزیکی نباشد

اگر مصرف کنندۀ الکل هستید ، پاسخ به پرسش های زیر می تواند میزان وابستگیِ شما را تا حدودی تخمین بزند.

1- آیا تا کنون به این فکر افتاده اید که باید کمتر الکل بنوشید ؟

2- آیا از نکوهشِ مردم نسبت به زیاده رویِ شما در مصرف الکل عصبانی می شوید ؟

3- آیا تا کنون به واسطۀ مصرف الکل احساس گناه کرده اید ؟

4- آیا زمانی که عصبانی می شوید و یا در شرایط سخت هستید ، الکل اولین راه حل و نجات است ؟

اگر پاسخ شما تنها به یکی از پرسش ها مثبت باشد ، احتمالا در آینده با مشکلاتی روبرو خواهید شد . اگر پاسخ شما به بیش از یک پرسش مثبت باشد ، احتمالا همینک نیز با مشکلات ناشی از مصرف الکل مواجه هستید. در هر دو صورت بهتر است به پزشک مراجعه کرده و نسبت به درمان اقدام کنید. حتی اگر پاسخ شما به همه پرسش ها منفی است ولی احساس می کنید در کار ، مدرسه و در جامعه دچار مشکل هستید باز هم باید به پزشک مراجعه کنید.

مصرف بیش از حد الکل و بی توجهی به تغییراتِ ناشی از آن می تواند باعث از دست دادن موقعیت های شغلی و اجتماعی و بروز مشکلاتِ خانوادگی و قانونی شود .

مشکلات جسمی ناشی از سوءِ مصرفِ الکل:

1- افزایش احتمالِ ابتلا به سرطان بویژه سرطانِ حنجره ، سرطانِ مری ، سرطانِ کبد ، سرطان معده و سرطان رودۀ بزرگ

2- هپاتیتِ الکلی ، همان گونه که از نامش پیداست ناشی از مصرفِ الکل می باشد. هپاتیتِ الکل یک عارضۀ شدید است و معمولا در افرادی که روزانه 100 گرم الکل ( معادلِ 230 میلی لیتر ویسکی ، 890 میلی لیتر شراب و یا 350 میلی لیتر آبجو ) به مدت یکسال مصرف می کنند دیده می شود و علائم آن شامل تب ، زردی و تورمِ کبد است

3- مشکلات مزمن و شدید لوزلمعده

4- ناخوشیِ کبدی ، اعتیاد به الکل می تواند سبب هپاتیتِ الکلی شود و هپاتیتِ الکلی می تواند زمینه سازِ ناخوشیِ کبدی شود ( نوعی سرطان کبد )

5- بروز مشکلاتِ عصبی ، مصرفِ الکل در دراز مدت باعث تخریب سیستم عصبی شده و این اختلالِ حرکتی و ناتوانیِ حسی را بهمراه دارد

6- بیماری های قلبی

7- افزایش فشار خون

8- سوء تغذیه ، کاهشِ ویتامین B12 ، Folate ( یک ویتامینِ حیاتی برای ساختِ سلول های قرمز خونی و عملکرد سیستم عصبی ) و ویتامینِ B1

9- مشکلاتِ جنسی و نعوظ غیر عادی

10- نارسایی جنینی در مادرانی که باردار هستند

11- افسردگی

12- افزایش میل به خودکشی

13- جنون و دیوانگی

14- عارضۀ Wernick-korsakoff: این عارضه مربوط به سیستم عصبی بوده که بدنبالِ آن فرد دچار عدم تعادل و اختلال های بینایی می شود

درمان:

بسیاری از مردم تا زمانی که مشکلاتشان از کنترل خارج نشود متوجه اعتیادِ خود نمی شوند. در شیوه های درمانیِ قدیم تصور میشد که افراد باید جلوی هوس خود را گرفته و مشکلات خود را نادیده بگیرند. اما امروزه مشخص شده مشاوره درمانیِ واقع گرایانه و کمی لطیف تر ، اثر بیشتری در بهبود افراد دارد.

اکثر افراد الکلی برای درمانِ بیماری های ناشی از مصرف الکل کمک نیاز دارند. و معمولا این اتفاق نیز روی می دهد و افراد بهبودیِ خود را بدست می آورند. تقریبا همه کسانی که به الکل اعتیاد دارند ، با همایت و درمانِ مناسب می توانند زندگیِ خود را سامان دهند.

درمان هم شاملِ مشاوره درمانی و هم دارو درمانی است و از سه بخش اصلیِ منع مصرف ، سم زدایی و توان بخشی تشکیل می شود.

یکی از موانعی که افرادِ الکلی را دلسرد می کند و باعث می شود آنها به درمان تمایل نداشته باشند ، پرهیز از ترکِ کامل الکل است. برای این افراد یک درمانِ میانه رو و تدریجی می تواند موثر باشد.

سم زدایی اولین فازِ درمان است. ترکِ الکل معمولا با خستگی همراه است به همین منظور برای کاهش علائمِ ترک ، از دارو استفاده میشود. این دوره معمولا 4 تا 5 روز زمان می برد. همچنین معاینۀ افراد برای تشخیصِ بیماری های احتمالی مانند بیماری هایِ کبدی و جلوگیری از پیدایش لخته هایِ خونی امری لازم است. رژیمِ غذاییِ مناسب همراه با مکمل های غذایی و ویتامین ها نیز از جمله اقداماتِ مهمِ درمان است. معمولا در حین درمان عوارضِ خطرناکی مانند جنونِ الکلی و یا افسردگی و دیگر اختلال های خلقی ممکن است رخ دهند که باید درمان شوند.

به دنبالِ تحقیقاتِ گسترده و فراگیرِ سازمانِ جهانیِ اعتیاد به الکل و الکلیسم ( NIAAA ) مشخص شد که هر یک از سه شیوۀ معمولِ رفتار درمانی ، برای ترک الکل و کاهش مشکلاتِ افراد مبتلا به آن بسیار مفید است. به طوریکه سه سال پس از اتمام مطالعات ، تقریبا یک سومِ افراد توانسته بودند بدونِ هیچ مشکل قابلِ توجهی نوشیدنِ الکل را کنار گذارند.

باید توجه داشت که نوشیدنِ الکل می تواند با اختلال های روانی مانند افسردگی و یا اختلال دو قطبی همراه شود که در این صورت بیسار مهم است که نسبت به درمانِ آنها اقدام شود. همچنین در دیگر اختلال های روانی ممکن است فرد به اشتباه برای درمان به الکل پناه بیاورد که در این حالت تشخیص و درمانِ آن اختلال باید در اولویت قرار گیرد.

داروها:

هر چند داروهای مختلفی برای ترک الکل وجود دارند اما نباید انتظارِ معجزه از آنها را داشت. و باید گفت دارویی وجود ندارد که به تنهایی بتواند موثر باشد.

اثرِ سه دارویِ خوراکی Disulfiram با نامِ تجایِ Antabuse ، Naltrexone با نامِ تجاریِ Depands و Revia و در آخر Acamprosate با نامِ تجاریِ Compral در درمانِ الکلیسم ثابت شده است. همچنین Neltrexone به صورتِ تزریقی و با اثر طولانی مدت نیز در دسترس است.

این داروها در کاهش مصرف ، خودداری از بازگشت و در نتیجه در درمان موثرند. Naltrexone بر مغز اثر گذاشته و میل و هوس به نوشیدن را کاهش می دهد از این رو برای افرادی که الکل را به تازگی ترک کردند مناسب است. Acamprosate برای کاهش علائم ناشی از ترک مانند استرس و بی خوابی موثر است. و Disulfiram باعث میشود که فرد پس از نوشیدنِ الکل احساسِ بیماری و سرماخوردگی داشته باشد که این می تواند مانعی برای نوشیدن شود.       

داروهای دیگری برای کاهش علائم پس از ترک مانندِ تعرق ، رعشه وحالت تهوع وجود دارند.

از دیگر برنامه های مفید برای درمان می توان به گروه های همایتی مانند AA اشاره کرد. البته هر چند AA یکی از روش های موثر و مفید است اما برای همه کارساز نمی باشد. حتی افرادی که از AA کمکِ فراوان گرفته اند بهترین حالت آن را زمانی می دانند که با مشاوره و دارو درمانی همراه باشد.

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


border line personality disorder
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 6014 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

Border Line Personality Disorder یا ( BPD) یک بیماری جدی مغزی است که به علت آن فرد ثبات رفتاری ، اجتماعی و خلقی خود را از دست می دهد .

BPD از شیزوفرنی و اختلال دو قطبی شایع تر است به گونه ای که گمان می شود 2 درصد افراد بزرگسال به این اختلال دچارند که در زنان جوان بیشتر شایع است . همچنین بین این بیماری واختلال Self Injury رابطه زیادی وجود دارد به گونه ای که اعمال آسیب زا در افراد مبتلا به BPD امری عادی تلقی می شود . هرچند این اعمال آسیب زا متفارت از اعمال خودگشی گرایانه است اما با این حال زمانی که BPD شدید باشد میل به خودکشی هم افزایش میابد.

به طور معمول افراد درگیر این اختلال به مرقبت های وبژه پزشکی نیاز دارند و تقریبا 20 درصد بیماران باید بستری شوند.

نشانه های بیماری :

افراد مبتلا به افسردگی و یا اختلال دو قطبی معمولا این توانایی را دارند یه یک حالت خلقی خاص را برای چند هفته تحمل کنند و این در حالی است که افراد مبتلا به BPD همان وضعیت را تنها برای چند ساعت و نهایتا برای یک روز می توانند تحمل منند که این ناتوانی در نهایت تبدیل به خشم و پرخاشگری می شود . در این حالت آسیب رسانی به خود و مصرف مواد مخدر نیز امری شایع است .

افراد مبتلا بارها اهداف دراز مدت ، شغل و دوستان خود را تغییر می دهند . چراکه احساساتشان کاملا نا پایدار بوده و بدون هیچ گونه برنامه ریزی قبلی دست به انجام فعالیت های بیهوده می زنند .

بیماران اغلب احساس بی ارزشی ، پوچی ، یکنواختی و بی مصرف بودن می کنند و یا اینکه مورد حمایت جامعه قرار نمی گیرند و تنها هستند .

اشخاص با BPD در الگوهای اجتماعی و روابط خود بسیار ناپایدارند به گونه ای که از یک حالت خلقی مناسب ناگهان به حالت غضبناک تغییر شخصیت می دهند .

همان گونه که می دانید مردم بسیاری این توانایی را دارند که در یک زمان ، حالات مختلف داشته باشند . به این معنی که اگر در حالت خوبی نباشند می توانند آن را مدیریت کنند و می دانند که این وضعیت ابدی نخواهد بود و این درحالی است بیماران BPD چنین رفتار نمی کنند . به عنوان مثال اگر آنها ر شرایط بدی باشند هرگز قادر به درک شرایط دیگر نیستند و تصور می کنند که حالت کنونیشان یک حالت همیشگی است .

مبتلایان به BPD شدیدا نسبت به تنهای و یا احساس طرد شدن حساس هستند و در این حالت رفتار آنها پرخاشگرایانه است . هر چیزی که آنها را از دوستان و یا افراد مورد اطمینان خود ، مانند استراحت ، سفرهای کاری و یا تغییرات در برنامه ها ، دور نگه دارد آنها را پریشان حال می کند . در این حالت آنها احساس پوچی و بی ارزشی می کنند .

علت ها :

علت های که باعث بروز BPD می شوند هنوز ناشناخته باقی مانده اند . اما گمان می رود عوامل محیطی و ژنتیکی در بروز آن دخیل باشند .

آمارها نشان می دهند اکثر افراد مبتلا در کودکی مورد تجاوز قرار کرفته اند اما رابطه آن با BPD هنوز به نحو کامل مشخص نشده .

عصب شناسان ادعا می کنند که مکانیزم اصلی مغز که موجب رفتارهای ناگهانی و بی ثباتی و پرخاشگری می شود را کشف کردند . مطالعات آنها نشان می دهد زمانی که کارآمدی در سیستم عصبی که وظیفه متعادل کردن احساسات را دارد ، دچار نقص می شود ، افراد مستعد پرخاشگری و رفتار ناگهانی می شوند . یک غده کوچک و شیبه به بادام به اسم بادامه (Amydald) وجود دارد که نقش مهمی در تعدیل عواطف منفی دارد .

مواد شیمیایی مانند Serotonin ، Norepinephrine و Acetylcholine انتقال دهنده های عصبی هستند و یکی از نقش های مهم آنها کنترل عواطفی مانند غم ، خشم ، استرس و زودرنجی است . بنابراین می توان از داروهای افزایش دهنده Serotonin برای کاهش علائم BPD استفاده کرد

درمان :

روان درمانی یه صورت گروهی یا فردی نشان داده که برای درمان بسیاری از بیماران مفید است . همچنین یک روش جدید درمانی به نام رفتار درمانی منطقی (DBT) در درمان این اختلال بسیار موثر است.

البته نباید فراموش کرد که استفاده از داروهای مختلف می توانند علائم بیماری را به شدت کاهش داده و یا از بین ببرند . داروهای ضدافسردگی و داروهای تثبیت نگه دارنده خلق برای کنترل افسردگی و ناپایداری حالت خلقی می توانند مفید باشند و همچنین داروهای ضد روان پریشی برای افرادی که افکار گسسته دارند ، کارآمد است  

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


ماری جوانا
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 5689 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

ماری جوانا ماده ای است سبز رنگ وگاها خاکستری که از برگ خشک شده شاهدانه بدست می آید .

تا قبل از سال 1960 شاید کمتر کسی نام ماری جوانا را شنیده بود اما امروزه از این گیاه بصورت فراوان مصرف می شود . برگ های خرد شده این گیاه را در سیگار می ریزند و مصرف می کنند . به این نوع اصطلاحا joint گفته می شود . البته برای استعمال ماری جوانا روش های مختلفی وجود دارد . از پایپ گرفته تا سیگار های معمولی و حتی قوطی ظروف مخروطی شکل و قلیان همه برای مصرف ماری جوانا مورد استفاده قرار می گیرند . جوینت و سیگاری را با داروهای توهم زا و مسکن نیز ترکیب کرده و با اسامی مانند Happy Sticks ، Wicky Sticks و Love Boat عرضه و مصرف می کنند . بعضی افراد نیز ماری جوانا را در غذا پخته یا در چای دم می کنند .

نوع مصرف در هر کشور و حتی در هر شهر متفاوت است . و با نام های بسیار گوناگونی مانند Herbe Pot ، Grass ، Weed و Mary Jane شناخته می شوند .

از گیاه شاهدانه ماری جوانا و دیگر مواد مخدر بدست می آید . از مشتقات قوی و نعشه کننده شاهدانه می توان به سینسمیلا (SinSemilla) ، حشیش و روغن حشیش اشاره کرد . تمامی فراورده هایی که از شاهدانه تهیه می شوند روان گردان هستند و همه آنها حاوی دلتا-9-تیراهیدرو کانابینول (THC) هستند که ماده ای شیمیایی محسوب می شود که اصلی ترین نقش را در قدرت نعشه کنندگی ایفا می کند . البته باید گفت که به غیر از THC ، 400 ماده شیمیایی دیگر در ماری جوانا کشف شده است .

ماری جوانا به طور متوسط دارای 7 درصد THC می باشد . این در حالی است که سینسمیلا که از غنچه و گل شاهدامه تازه و جوان تهیه می شود به طور متوسط دارای 12 درصد THC است . 10 درصد THC نیز به طور معمول در حشیش وجود دارد .

علایم مصرف ماری جوانا :

1 – گیج و خنگ شدن

2 – احساس ناتوانی در راه رفتن

3 – سبک مغز شدن

4 – خنده های بی مورد

5 – قرمز شدن چشم ها

6 – فراموشی

7 – خستگی و خواب آلودگی چند ساعت پس از مصرف

این علائم برای افراد مختلف متفاوت است و بستگی به فرد و میزان THC موجود در ماده مصرفی وی دارد .  همچنین نحوه استفاده و یا استفاده همزمان ماری جوانا با سایر مواد مخدر باعث تغییر عوارض می شود . ماری جوانا روی همه افراد تاثیر یکسانی ندارد و بعضی مصرف کنندگان ممکن است  حتی تاثیر آن را حس نکنند و بعضی دیگر بسیار سرخوش و هیجان زده شوند . عموما مصرف کنندگان ماری جوانا نسبت به صداها و مزره ها بسیار دقیق می شوند . بینایی آنها نیز تغییر کرده و رنگ ها را زیباتر می بینند . گاها اتفاقات پیش پا افتاده و معمولی برای مصرف کننده خنده دار و مضحک می شوند . همچنین ماری جوانا قدرت درک زمان را از فرد می گیرد به گونه ای که زمان به آهستگی می گذرد . تشنگی و گشنگی نیز از احساس های غالب بعد از استعمال ماری جوانا هستند .

تغییر رفتار در جوانان مانند افسردگی ، خستگی ، بی توجهی به وضع ظاهری ، بدرفتاری با والدین و دوستان ممکن است ناشی از مصرف ماری جوانا باشد لذا والدین باید مراقب فرزندانشان در این حالت شوند . نو جوانان و جوانان مصرف کننده معمولا منزوی هستند و وقت بسیار کمی را در خانه سپری می کنند ، از فعالیت های بدنی و ورزش دوری کرده و ساعت خواب و عادات غذایی آنها نا منظم می شود .

عوارض مصرف ماری جوانا و حشیش :

1 – زوال شخصیتی ( مانند حقیر شمردن خود )

2 – تغییر شکل بدن

3 – گیجی و گمگشتگی

4 – احساس ترس کردن ( مانند واکنش های شدید به موارد کم اهمیت )

5 – بدبینی و سو ضن

6 – جنون

7 – دیوانگی و هذیان گویی

8 – توهم

9 – بی رحمی و بروز خشونت

فردی که حشیش مصرف می کند اغلب برای مدتی به نقطه ای خیره می شود و تمام حواسش را معطوف آن چیز می کند . در بعضی افراد تمرکز و قدرت درک افزایش پیدا می کند بنابراین توانایی آنها در یادگیری به طور محسوسی بالا می رود .

هنگام ترک ماری جوانا مانند بسیاری از دیگر مواد مخدر ، عوارض مختلفی مانند استفراغ ، سرگیجه ، استرس ، بی خوابی و آشفتگی نمایان می شوند . در افرادی که مصرف طولانی مدت داشتند عوارض ناشی از ترک کردن ممکن است تا هفته ها بهبود نیابند  .

عوارض مصرف حشیش و ماری جوانا خطرناک بوده و در هر زمانی ممکن است فرد را گریبان گیر کنند . حافظه کوتاه مدت افراد مصرف کننده متحمل آسیب های زیادی می شود و این سبب می شود این افراد قادر به انجام فعالیت های پیچیده ذهنی نباشند . از آنجا که ماری جوانا روی قدرت درک و سرعت عمل تاثیر منفی می گذارد گاها مغز مصرف کنندگان برای لحظاتی قادر به پردازش اطلاعات نیست و در این وضعیت فرد کاملا خنگ شده و قفل می شود .

عوارض بلند مدت مصرف حشیش :

هنوز تمام مضررات و اثراتی که حشیش ممکن است در یک فرد به وجود آورد شناخته نشده است . اما به دنبال تحقیقات صورت گرفته مشخص شده که افراد مصرف کننده بیشتر از سایرین مریض می شوند و بیشتر به پزشک مراجعه می کنند . مصرف ماری جوانا خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهد و باعث تضعیف سیستم تنفسی و سیستم دفاعی بدن می شود . از آنجا که مصرف کنندگان حشیش معمولا از سیگار و دیگر مواد مخدر نیز استفاده می کنند بنابراین نمی توان به گونه صحیحی مضررات این ماده مخدر را تشخیص داد . با این وجود محققان دریافتند که مصرف پنج نخ ماری جوانا یا حشیش در روز همانقدر احتمال ابتلا به سرطان را افزایش می دهد که مصرف یک پاکت سیگار در روز این احتمال را به وجود می آورد .

مصرف ماری جوانا مشکلات تنفسی و ریوی زیادی را به همراه دارد . سرفه های شدید ، ترشح بیش از حد خلط ، عفونت ریه و تخریب ساختار ریه از جمله مشکلاتی است که با کشیدن ماری جوانا بوجود می آیند . همچنین در حشیش مواد سرطان زایی وجود دارد که خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهند . مصرف کنندگاه  معمولا پک های عمیقی از حشیش می گیرند و آن  را مدت طولانی تری نسبت به سیگار در ریه حبس می کنند و همین امر باعث تشدید آسیب های ناشی از حشیش می شود .

همان طور که قبلا اشاره شد حشیش قدرت دفاعی بدن را کاهش می دهد . مطالعات نشان می دهند که استعمال حشیش گلبول های سفید را از بین می برد . THC ( ماده نعشه کننده در ماری جوانا ) روی سلول های عصبی تاثیر گذاشته و آن قسمت از مغز که مربوط به حافظه می شود را از بین می برد . در برخی از موارد شدید این تخریب ها باعث می شوند که فرد حتی وقایع اتفاق افتاده چند لحظه قبل را نیز نمی تواند به یاد آورد .

در انسان های عادی ، با افزایش سن قدرت تمرکز و حافظه کاهش می یابد . در صورتی که با هربار استعمال حشیش این روند هشت ماه جلو می افتد .

اثرات درمانی :

گفته می شود مصرف THC به صورت دارویی جذبی از راه دهان ( نه به صورت دود ) می تواند به درمان استفراغ و حالت تهوع کمک کند . همچنین در بعضی موارد و با تشخیص پزشک این ماده می تواند خاصیت ضد سرطانی داشته باشد . ماده ای به نام نابیلون که از مشتقات THC است توسط FDA برای درمان سرطان مورد تایید قرار گرفنه است . از THC برای جبران کاهش وزن و به عنوان ماده اشتها آور و افزایش دهنده وزن در افراد مبتلا به ایدز استفاده می شود .

دلایل مصرف ماری جوانا :

ماری جوانا یک ماده اعتیاد آور است که باعث وابستگی می شود و پس از مدتی مصرف آن به یک نیاز تبدیل می شود . و کنترل آن از توانایی فرد خارج می شود . زمانی فرد تصمیم به ترک این ماده می گیرد دچار مشکلاتی مانند بی قرای ، کاهش انگیزه ، بی خوابی ، رعشه و لاغری می شود . این عوارض ترک حشیش را دشوار می سازند . جوانان به دلایل بسیاری ممکن است به این ماده گرایش پیدا کنند . حس کنجکاوی و میل وارد شدن به جمع های مختلف از این دلایل هستند . مصرف سیگار و الکل نیز فرد را مستعد مصرف حشیش می کنند .

طبق مشاهدات ، در خانواده های که یک یا چند نفر معتاد هستند احتمال معتاد شدن دیگران نیز افزایش پیدا می کند . همچنین وجود دوستان مصرف کننده نیز از عوامل موثر محسوب می شود . در مجموع تمام جنبه های محیطی مانند مدرسه ، خانواده و همسایه ها می تواند روی نوجوانان و جوانان تاثیرگذار باشد . مشکلات فردی مانند استرس ، خشم ، افسردگی ، ملالت و خستگی از موارد تاثیرگذارند . افرادی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند گرایش بیشتری به مصرف حشیش دارند .

رابطه ماری جوانا و دیگر مواد مخدر :

مطالعات مختلف نشان می دهند که افراد بسیار کم و انگشت شماری وجود دارند که مواد مخدر مصرف کرده باشند بدون آنکه ماری جوانا را تجربه کرده باشند . افرادی که ماری جوانا مصرف می کنند 104 مرتبه احتمال مصرف دیگر مواد در آنان افزایش میابد .

درمان :

درمان هر فرد متناسب با شرایط وی متفاوت است . اما در کل هدف اصلی از درمان رسیدن به مرحله ای است که فرد مصرف کننده دیگر نیازی به مصرف در خود حس نکند . ولی در گام های اولیه معمولا هدف کم کردن دفعات مصرف و پایین آوردن دوز ماده است .

تا چند سال پیش برای درمان اعتیاد به ماری جوانا روش خاصی وجود نداشت و غالبا از همان شیوه هایی که برای درمان دیگر اعتیادها مورد استفاده قرار می گرفت ، اعتیاد به ماری جوانا را درمان می کردند . این روش ها معمولا شامل سم زدایی ، رفتار درمانی و عضویت در گروه های همایتی همچون N.A (Narcotics Anonymous) می شد . اما به تازگی پزشکان  برای درمان اعتیاد به ماری جوانا از روش های دیگری  بهره می گیرند . در روش های جدید استفاده از دارو کمتر شده و تمرکز بیشتری بر مشاوره و گروهای همایتی می شود .

 

 

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نیکوتین
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 6234 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
نیکوتین اعتیاد آورترین ماده ای است که تا کنون شناخته شده . که باعث بروز اختلال ها و نا توانی های بسیاری می شود . و یکی از موثرترین عوامل مرگ و میر به حساب می آید . 90 درصد سرطان های ریه به مصرف سیگار مربوط می شوند و 38 هزار نفر سالیانه جان خود را به دلیل معاشرت با افراد سیگاری از دست می دهند .

در حقیقت نیکوتین تنها یکی از 4 هزار ماده شیمیایی کشف شده در سیگار است که بیشترین تاثیر را روی مغز می گذارد . نیکوتین موجود در دیگر محصولات مانند آدامس های نیکوتین دار بر خلاف تصور عموم بسیار مضر است و می تواند با مصمومیت های شدید همراه باشد .

نیکوتین به صورت طبیعی مایعی است بی رنگ که وقتی سوخته می شود به رنگ قهوه ای درآمده و بوی نافذی دارد . تحقیقات مختلف مشخص کردند که مصرف نیکوتین موجب فعل و انفعالات پیچیده و گاها غیر قابل پیش بینی در بدن و مغز می شود . نیکوتین از راه پوست ، دهان ، بینی و ریه قابل جذب است. این ماده به سرعت وارد خون شده و بسیار سریع به مغز می رسد . بعد از اولین پک زدن به سیگار تنها 10 ثانیه زمان لازم است تا نیکوتین به مغز برسد . افراد دیگری که سیگار مصرف نمی کنند اما در معرض دود آن هستند نیز سلامتیشان در خطر است و نیکوتین از راه پوست و دهان جذب آنان می شود .  

معمولا با وجود اینکه افراد سیگاری از مضررات آن آگاهند و معمولا تمایل به ترک آن دارند ، اما اعتیاد آور بودن شدید نیکونین مانع این عمل آنها می شود . تقریبا در هر سال 35 میلیون نفر تصمیم می گیرند از مصرف سیگار خوداری کنند که متاسفانه اکثر آنها تنها بعد از چند روز دوباره به مصرف سیگار روی می آورند و فقط 7 درصد آنها موفق می شوند به مدت یک سال سیگار نکشند . از عوامل اصلی که چنین سیگار را اعتیاد آور می کنند می توان به قدرت اعتیاد آوری نیکونین ، تبلیغات و عدم وجود قانونی خاص که مصرف سیگار را محدود کند ، اشاره کرد . همین عوامل کافیست تا سبب شوند که افراد سیگاری تا پایان عمر خود سیگار بکشند .

تحقیقات اخیر چگونگی تاثیر گذاری نیکوتین روی مغز را آشکار کردند . این ماده مغز را به واکنش وا می دارد . و میزان دوپامین ( یک ماده شیمیایی در مغز ) در مغز را افزایش می دهد و به همین دلیل فرد از کشیدن سیگار احساس رضایت می کند . با کشیدن سیگار بعد از 10 ثانیه نیکوتین به مغز می رسد و پس از چند دقیقه اثر آن خنثی می شود و این فرد را مجبور به استفاده مکرر از سیکار می کند . در واقع اب کشیدن سیگار و رسیدن نیکوتین به مغز ، دوپامین افزایش میابد و فرد احساس سر خوشی می کند . از آنجا که نیکوتین مغز را تحریک می کند تا دوپامین بیشتری ترشح شود ، پس از مدتی ترشح دوپامین مشروط بر وجود نیکوتین می شود و دیگر بدون دخالت نیکوتین ، دوپامین ترشح نخواهد شد . از طرف دیگر با افزایش دوپامین ، برای آنکه تعادل در بدن بر قرار شود رشته های عصبی تنگ شده و دوپامین کمتری جذب می کنند . ترشح نشدن دوپامین و جذب کمتر آن باعث می شود که فرد احساس نیاز بیشتری به سیگار پیدا کند و این امر تا زمانی که فرد سیگار می کشد تشدید می شود و فرد را وابسته تر می کند .

نیکوتین از لحاظ عملکرد هم مانند محرک ها و هم مانند مخدرها عمل می کند . زمانی که نیکوتین وارد بدن می شود غده های کلیوی را تحریک می کند و باعث ترشح هرمون آدرنالین می شود . زمانی که آدرنالین بیش از حد ترشح شود ، گلوکز یا قند در بدن آزاد می شود و این امر باعث بالا رفتن فشار خون و افزایش ضربان قلب و بالا رفتن تنفس می شود . از طرف دیگر نیکوتین مانع خارج انسولین از لوزلمعده می شود و به این دلیل است که افراد سیگاری در معرض ابتلا به بیماری های قندی هستند . به علاوه نیکوتین به طور غیر مستقیم دوپامین را افزایش می دهد و از این لحاظ مانند کوکائین و هروئین رفتار می مند .

نیکوتین به طور کامل و به سرعت جذب بدن می شود و بعد از چند ساعت نیز کاملا بی اثر و خنثی می شود .  بنابراین در طول شب نیکوتین کاملا از بدن خارج می شود و به همین دلیل است که افراد سیگاری اولین سیگار روز جدید را قوی ترین یا بهترین سیگار می دانند اما بعد از آن هر سیگاری که می کشند اثر کمتری نسبت به قبلی دارد .

ترک نیکوتین :

زمانی می توان اعتیاد به نیکوتین را از بین رفته قلمداد کرد که حداقل یک ماه از نیکوتین استفاده نشود . ترک نیکوتین با علائم و عوارض مختلفی همراه است که اغلب افراد قادر به تحمل کردن آن نیستند و معمولا پس از مدت کوتاهی دوباره به مصرف تنباکو روی می آورند . علائم ترک نیکوتین چند ساعت پس از آخرین مصرف ظاهر می شوند و معمولا شامل زودرنجی ، کج خلقی ، بی خوابی ، هوس شدید برای مصرف دوباره ، کم توجهی و گمگشتگی و افزایش اشتها ، می شود . این علائم بعد از چند روز به اوج خود می رسند و معمولا بعد ار یک هفته کاهش میابند . اما در بعضی اشخاص این علائم برای ماه ها باقی می مانند .

در اکثر موارد بعد از ترک نیکوتین تا 6 ماه ، فرد مصرف کننده همچنان تمایل شدیدی به استفاده دوباره از تنباکو دارد .

علایم ترک نیکوتین عمدتا ناشی از اثرات مخربی است که نیکوتین در بدن بر جای می گذارد اما تنها مشکلات فیزیکی نیست که مانع ترک و تسلیم شدن شخص می شوند بلکه علائم حاد روانی نیز می تواند فرد را به مصرف دوباره سوق دهد . در افرادی که مصرف نیکوتین را قطع کردند ممکن است با دیدن یا حتی لمس کردن سیگار دچار لغزش شوند . با وجود اینکه آدامس و برچسب های نیکوتین دار می توانند به فرد کمک کنند اما هوس سیگار کشیدن در فرد همواره باقی می ماند .

مصرف سیگار عوارض بی شماری به همراه دارد . مطالعات ثابت کرده اند که یک سوم تمام سرطان ها به علت مصرف سیگار است . بعضی از عوارض شایع مصرف سیگار به شرح زیر است :

1- نفغ معده

2- بروز آسم و یا تشدید آن

3- سرطان دهان

4- سرطان کلیه

5- سرطان مری

6- سرطان گلو

7- سرطان حنجره

8- سرطان معده

9- سرطان لوزلمعده

10- سرطان گردن

11- سرطان مثانه

12- افزایش احتمال ابتلا به بیماری های قلبی مانند تپش قلب ، گرفتگی عروق ، حمله قلبی و سکته

افرادی که در معرض دود سیگار هستند و یا به صورت تفریحی و به ندرت سیگار می کشند ، نیز احتمال مبتلا شدن به بیماری های زیادی از جمله سرطان ریه و مشکلات قلبی و آسم و مرگ ناگهانی بر اثر خفگی را دارند .

13- مصرف سیگار باعث بی نظمی در دوره قاعدگی می شود  

14-

خانوم های باردار که سیگار می کشند احتمال مرده زایی در آنها افزایش میابد

البته مصرف سیگار مضررات بسیار بیشتری دارد که در اینجا تنها به بعضی از آنها اشاره شد . معمولا اکثر افرادی که سیگار مصرف می کنند اقدام به ترک آن نیز کرده اند که اغلب آنها موفق به انجام این کار نمی شوند . افرادی که موفق می شوند نیز دچار استرس ، بی قراری ، کج خلقی ، سردرد ، کاهش تمرکز ، کسالت و مشکلات گوارشی ، می شوند .

نیکونین تنها ماده خطرناک درون سیگار نیست بلکه کربن مونوکسید و تار نیز دو ماده بسیار سمی هستند که از بیماری های ریوی گرفته تا انواع سرطان ها و مشکلات قلبی را به همراه میاورند .

درمان:

 

مطالعاتی که در زمینه ترک نیکوتین انجام شده نشان می دهند که اگر نیکوتین را رفته رفته و تدریجی ترک کرد موثر تر است چراکه در اینصورت علائم کمتری در فرد نمایان می شود . در هر صورت اشخاصی که اقدام به ترک می کنند تا سه ماه همچنان میل و اشتیاق شدیدی برای مصرف دارند اما بعد از این مدت هوس آنها کاسته می شود .

تجربه ثابت کرده که اگر دارو درمانی با روان درمانی هم زمان صورت گیرد بهترین نتیجه را می دهد . افرادی که سیگار را ترک می کنند به سرعت و تا حد زیادی از لحاظ جسمی بهبود میابند . به عنوان مثال اگر شخصی 35 ساله که سیگاری بوده و اقدام به ترک نماید ، انتظار می رود که طول عمر او پنج سال افزایش پیدا کند .

درمان های جایگزینی مانند استفاده از آدامس و برچسب های نیکوتین دار ، اولین نوع درمانی بود که توسط FDA مورد تایید قرار گرفتند . استفاده از این داروهای جایگزینی باعث کم شدن علائم ترک می شوند و اگر همزمان با روان درمانی باشد نتیجه ای دو چندان بهتر می دهند .

داروهای دیگری نیز وجود دارند که در آنها از نیکوتین استفاده نمی شود . Bupropion و Varenicline  دو دارویی هستند که FDA آنها را تایید کرده و برای ترک سیگار بسیار مناسب می باشند . Varenicline گیرنده های نیکوتین در مغز را مورد هدف قرار می دهد و مانع جذب نیکوتین حتی در افرادی که سیگاری هستند می شود . این دارو علائم ترک سیگار را کاهش می دهد و کمک قابل توجهی به ترک سیگار می کند .

چندین داروی بدون نیکوتین دیگر نیز در دست ساخت است که برای ترک اعتیاد موثر است . دانشمندان همچنین به دنبال ساخت واکسن برای جلوگیری از سیگاری شدن و ترک آن هستند .

رفتار درمانی :

رفتار درمانی می تواند نفش موثری در ترک نیکوتین داشته باشد . اثر مفید این روش چه با دارو درمانی همراه باشد چه نباشد ، خود را نشان می دهد . در این روش به افراد آموزش داده می شود که چگونه خود را کنترل کنند و از خود کمک بگیرند . افراد در این روش یاد می گیرند چگونه از عهده خود برآیند و چگونه استرس را مهار کنند . این افراد باید از دیگر افراد سیگاری و مکان هایی که برای آنها وسوسه انگیز است دوری کنند .

متاسفانه ترک سیگار با تمام روش های نوین نیز همچنان بسیار دشوار است . افراد بسیاری وجود دارند به برای یک دوره یک تا سه ماهه موفق به ترک می شوند اما بعد از 6 ماه دوباره به مصرف روی می آورند . تخمین زده شده که 75 تا 80 درصد افرادی که سیگار را ترک می کنند بعد از 6 ماه دوباره مصرف خود را شروع می کنند .

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


آمفتامین
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 5556 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
اعتیاد از جمله بیماری های مزمن به شمار می رود که فرد مبتلا به آن شدیدا محتاج به  استفاده از مواد مخدر می شود . این مواد مستقیما بر روی عملکرد سیستم عصبی اثر گذاشته و باعث تغییر شکل سلول های مغزی می شود . اعتیاد را می توان یک بیماری مغزی نیز به شمار آورد چراکه موجب تخریب ساختمان مغز شده و عملکرد آن را به شدت تضعیف می کند و در دراز مدت آثار بسیار خطرناک و جبران نا پذیری بر جای می گذارد.

آمفتامین از  Methamphetaminesو Dextroamphetamines و amphetamines تشکیل شده است.

 استفاده از این مواد موجب افزایش انرژی ، بهبود خلق و خو و همچنین افزایش اعتماد به نفس می شود . Methamphetamine ( متامفتامین ) اعتیاد آورترین ماده محسوب می شود که البته بیشترین آسیب را به مغز و سیستم عصبی نیز وارد می کند . این مواد به سادگی و با قیمت ارزان در لابراتوارهای خانگی ساخته می شوند و به صورت غیر قانونی به فروش می رسند .

Methamphetamine ها اغلب با اسامی مانند Speed ، Meth و Chalk شناخته می شوند. آیس ، کریستال و شیشه نیز از دیگر متامفتامین ها هستند . این مواد به صورت پودرهای شفاف ، سفید ، بدون بو و تلخ تولید می شوند که به راحتی در آب یا الکل قابل حل شدن است .

استفاده از آمفتامین ها در اوایل قرن بیستم گسترش یافت و مصرف آن موجب افزایش فعالیت ، نشاط و کاهش اشتها می شود که این تاثیرات حداقل 6 تا 8 ساعت در فرد مصرف کننده باقی می ماند . هیجان شدید ناشی از مصرف آمفتامین ها گاها منجبر به رفتارهای خشونت آمیز می شود .

آمفتامین ها جزو مواد محرک هستند که بسیار اعتیاد آور می باشند و قانونا فروش آن بدون نسخه ممنوع است . پزشکان از این ماده برای درمان خواب آلودگی های شدید و بیش فعالی و کمبود توجه آن هم به صورت محدود و با دوز بسیار پایین استفاده می کنند .

متخصص ها دریافتند که Methamphetamine ها از لحاظ ساختاری مانند ماده شیمیایی در مغز به نام دوپامین است . آمفتامین را می توان به نوعی با کوکائین مقایسه کرد هر چند تفاوت های زیادی با هم دارند اما هر دو محرک بوده و دوپامین را افزایش می دهند . بالا بودن میزان دوپامین در فرد احساس رضایت و خوشی به وجود می آورد . همان طور که گفته شد کوکائین باعث افزایش دوپامین در مغز می شود اما این ماده به سرعت از بدن خارج شده و فرد به حالت عادی باز می گردد در صورتی که Methamphetamine اثر طولانی تری دارد و بدن قادر به دفع آن نیست و این ماده در بدن باقی می ماند .

علایم استفاده از آمفتامین درکوتاه مدت عبارت اند از :

1- افزایش تحرک و حوصله

2- بی خوابی و افزایش فعالیت بدنی

3- افزایش تنفس

4- احساس رضایت و شنگولی

5- افزایش ضربان قلب

6- افزایش فشار خون

7- کاهش اشتها

8- حمله قلبی و مرگ

9- گشاد شدن مردمک چشم

10- افزایش دمای بدن

11- تپش قلب

علایم مصرف دراز مدت :

1- تخریب ساختار فیزیکی مغز و اختلال در عملکرد آن

2- کاهش وزن شدید

3- فراموشی

4- گیجی و گم گشتگی

5- علائمی مانند بیماری پارکینسون

6- گرفتگی عروق ، حمله قلبی و مرگ

7- لرزش و عرشه

8- تشنج

9- جنون ، هذیان گویی و توهم

10- تخریب سلول های مغزی

اعتیاد معمولا درمان خاصی ندارد و داروی چندان موثری برای آن ساخته نشده است . اما رفتار درمانی ها و درمان های گروهی می توانند موثر باشند

|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


خودزنی
24 / 7 / 1391 ساعت 5:41 | بازدید : 6405 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

شمار افرادی که دست به اعمال آسیب زا نسبت به خود می زنند رو به افزایش است . البته باید گفت که این اعمال به ندرت نشان دهنده ی میل به خود کشی است .

در آمریکا افرادی که خودزنی می کنند 2 ملیون برآورد شده است . البته این آمارها دقیق نیستند زیرا امکان گزارش همه ی افرادی که به خود آسیب می رسانند وجود ندارد .

خود زنی مربوط به طبقه ی خاص نژادی ، فرهنگی یا اجتماعی و اقتصادی نمی شود . اما بعضی از منابع میزان آن را در دختران 10 تا 19 ساله شایع تر اعلام کرده اند در حالی که دیگر منابع تفاوتی میان پسرها و دخترها قائل نشده اند .

Self Injury یک رفتار عمدی برای آسیب رساندن به خود است که انواع مختلفی دارد . شایع ترین این آسیب ها شامل موارد زیر است :

Cutting : بریدن یا خراش انداختن روی بدن با هر نوع شئ تیز مانند چاقو ، سوزن ، تیغ و حتی ناخن . این قبیل خود زنی ها معمولا روی بازو ، پاها و جلوی بدن صورت می گیرد زیرا این مناطق در زیر لباس مخفی می مانند.

Branding : سوزاندن خود با شئ داغ و یا سوزاندن به وسیله ی مالش و اصطکاک یک شئ روی بدن مانند کشیدن پاک کن روی پوست .

Dermatillomania : میل زیاد برای سوراخ کردن پوست با وسیله های نوک تیز مانند سوزن . این کار اغلب برای کاهش استرس و یا لذت بردن از درد انجام می شود .

Trichotillomania : یک اختلال که گه گاه به عنوان یک عادت و یا یک نوع وسواس تلقی می شود . در این اختلال فرد به شدت تمایل به کندن موهای خود در هر نقطه از بدن دارد . کندن موی سر باعث تاسی در بعضی نواحی می شود و این امر فرد را مجبور می کند از کلاه یا کلاه گیس و یا روسری استفاده کند .

Hitting : ضربه زدن به خود با چکش و یا دیگر اشیا . شکستن استخوان ها ، مشت زدن به خود و یا سر کوبیدن به دیوار از جمله ی این اعمالند که باید گفت در افراد مبتلا به اوتیسم و در افراد کند ذهن بیشتر دیده می شود .

از دیگر اعمالی که افراد انجام می دهند می توان به خوردن مواد شیمیایی مسموم کننده اشاره کرد .

حتی اگر در شرایطی اعمال فوق باعث مرگ شوند اما خود زنی یک رفتار خودگشی گرایانه محسوب نمی شود . فردی که دست به اعمال آسیب زا می زند شاید دلیل آن را نداند . اما در اغلب مواقع این اعمال بعد از یک فشار شدید و یا بعد از یک رخداد غم انگیز انجام می شوند و این نشان دهنده ی این است که افراد توانایی بروز احساسات خود را به صورت سالم ندارند . همچنین بعضی از افراد گمان می کنند که اگر از بیرون احساس درد کنند ، دیگر از درون احساس درد نمی کنند . از دیگر انگیزه های خودزنی این است که به دیگران ثابت کنند که دردهای عاطفی آنها واقعی است . البته درد ناشی از زخم ها ممکن است به طور موقتی دردهای عاطفی را تسکین دهند .

درک این موضوع که واقعا چه انگیزه ای پشت رفتار آسیب زا است ، دشوار است . اما اغلب کسانی که خودزنی می کنند چنین اظهاراتی دارند :

  • من قادر به بیان احساسات دردناک خود با کلمات نیستم . خودزنی این امکان را می دهد تا آنها را بیان کنم.
  • خودزنی نشان دهنده ی کنترل من بر بدن من است و من قادر به کنترل چیز دیگری نیستم .
  • احساس درد کردن بهتر از بی احساسی است .
  • من بعد از خودزنی احساس آرامش می کنم . گویی دردهای عاطفی در دردهای فیزیکی حل می شوند .

اعتیاد به Self Injury :

اولین آسیبی که فرد به خود می رساند ممکن است اتفاقی باشد و یا شاید در اثر تقلید از کسانی باشد که دست به چنین کاری می زنند .

زمانی که شخص دوباره تحت تاثیر احساسات شدید قرار می گیرد ، برای رهایی از آنها خود زنی می کند . در این مرحله شخص احساس می کند که برای رهایی از عواطف خود مجبور است به خود آسیب برساند . این افراد ممکن است در ابتدا وسایلی که با آن خود زنی می کنند را مخفی نگاه دارند . همچنین آثار ناشی از صدمات را نیز از چشم دیگران دور نگه می دارند .

Cutting و یا دیگر اعمال آسیب زا حالت تسکین دهنده دارند و این مقدمه ای است برای تکرار خودزنی . احساس گناه و شرمساری معمولا با خود زنی تسکین می یابند بنابراین این دو احساس در فرد باعث تکرار آسیب رسانی به خود می شوند .

Endorphin ها به ویژه  Enkephalin ها ( ماده ای طبیعی و تسکین بخش در بدن ) باعث می شوند فرد به Self Injury معتاد شود .

زمانی که فردی به خود آسیب می رساند Endorphin ها در بدن ترشح می شوند و این باعث می شود فرد درد کمتری احساس کند . این موضوع به فرد می آموزد که خودزنی وی را آرام می کند . چراکه Endorphin ها هر بار که ترشح می شوند باعث نوعی سستی و خواب آلودی و یا آرامش می شوند .

درمان Self Injury :

یکی از خطرات همراه با Self Injury معتاد شدن به آن است و زمانی که خودزنی به صورت عادت باشد کنار گذاشتن آن بسیار دشوار است . Self Injury مانند دیگر اعتیاد ها نیاز به یاری و درمان حرفه ای دارد . پیدا کردن پزشکی که در مورد Self Injury تخصص داشته باشد امری ضروری است . 

  • استفاده از داروهای SSRI در افسردگی های شدید می تواند میل به خودزنی را کاهش دهد .
  • CBT ( نوعی روان درمانی ) می تواند به فرد بیاموزد که احساسات خود را به صورت سالم مهار کند .
  • سابقه ی مورد سوء استفاده قرار گرفتن و یا سکس با محارم و آشنایان می تواند شخص را به سمت رفتارهای آسیب زا سوق دهد . در این موارد درمان هایی که برای بیماری PTSD استفاده می شوند ، برای Self Injury نیز موثرند .
  • هیپنوتیسم و دیگر تکنیک های ریلکسیشن می تواند به کاهش استرسی که باعث خودزنی می شود کمک کند .
  • گروه درمانی می تواند شرم و خجالت ناشی از Self Injury را کاهش دهد و همچنین باعث شود فرد احساسات خود را به درستی تخلیه کند .
  • خانواده درمانی از دو جهت می تواند به فرد کمک کند . اول اینکه سوابق و یا خاطراتی که فرد را دچار استرس می کنند ، در خانواده مطرح نشوند . دوم اینکه اعضای خانواده می آموزند که بی رنگ و بدون قضاوت با یکدیگر رابطه بر قرار کنند .
  • در موارد شدید افسردگی یا اضطراب ، داروهای ضد افسردگی وضد اضطراب، موثرند .
  • در موارد شدید بیماری ، بستری کردن بیمار می تواند یک راه حل باشد .
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


جزئیاتی از نامه وزرای برکنارشده دولت نهم و دهم به رهبری
21 / 7 / 1391 ساعت 10:8 | بازدید : 4936 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
وزیر سابق امورخارجه کشورمان گفت: در هیچ جای نامه از رئیس جمهور و یا خلع ید وی سخنی به میان نیامده و ادعاها یا تفسیرهای گوناگون مانند ستاد فرا قوه ای، عمدتا برآمده از بی اطلاعی اظهار نظرکنندگان است.

به گزارش فارس، منوچهر متکی وزیر سابق امور خارجه در جمع ائمه جماعت و روحانیون شهرری، در پاسخ به سوالی پیرامون نامه جمعی از وزراء و اعضای سابق هیئت دولت به رهبر معظم انقلاب،گفت: طی یکسال و نیم گذشته جمعی از اعضای سابق دولت‌های نهم و دهم با برپایی جلساتی به بررسی مسائل مختلف و کلان کشور می‌پردازند.

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


یک حقیقت تلخ دیگر !!!
21 / 7 / 1391 ساعت 10:8 | بازدید : 5076 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

کتک کاری رئیس کرمانشاهی سازمان هدفمندی یارانه ها با نماینده مجلس و واکنش جالب لاریجانی

بهروز مرادی ، مجلس را حیوان خانه نامید / لاریجانی: پیگیری قضایی می کنیم؛ این آقا الفبا و ادبيات اوليه را براي كار كردن ندارد

در جريان رسيدگي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به كليات طرح استفساريه ماده 12 قانون هدفمندسازي يارانه‌ها، بين نماينده مردم فريمان و رييس سازمان هدفمندي‌سازي يارانه‌ها درگيري لفظي و فيزيكي ايجاد شد كه در پي اين اتفاق، رييس مجلس شوراي اسلامي،‌ بهروز مرادي رييس کرمانشاهی سازمان هدفمندي يارانه‌ها را از مجلس اخراج كرد.
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 152

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1313
:: باردید دیروز : 5837
:: بازدید هفته : 54621
:: بازدید ماه : 144647
:: بازدید سال : 973671
:: بازدید کلی : 7122778