وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
۞ ۞ ۞ ترانه فوق العاده یغما گلرویی ۞ ۞ ۞ منتظر شنیدنش با صدای شاهین باشیم؟
16 / 6 / 1391 ساعت 22:16 | بازدید : 5463 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
به تکیلا قسم، به طعمِ نمک
به کَریده شدن به ضربِ کتک


به در این عصرِ خیر، شَر بودن
در دلِ صد کرور خر بودن


به همین زنده بادِ بادِ هوا
به صدایت از آن ورِ دنیا


به هوادارهای هوراکِش
به زمان و زمانه ی جاکش


به شبِ اضطراب و بی خوابی
پرسه در فیس بوکِ قلابی


به در خانه ی شکسته شده
به همین چشم های بسته شده


به کِشان بردنم به نامعلوم
به منِ متهم، منِ محکوم


به قپانی هشت ساعته ام
و به همدست های دور از هم


به سگی که نشسته در لپ تاپ
گرمِ تردیدِ پارس، یا هاپ هاپ


به دگرگون شدن ولی با اِکس
به خدا را صدا زدن در س*****k***س


به سبیل پدر که می چرخید
به کسی که به نسلِ ها می رید


و به کوروش که استوانه شده،
ضجه ای که همین ترانه شده


به همه برگ های دزدیده
به زبانی که شاش را دیده


به ندایی که مانده از فریاد،
گلِ روییده در امیرآباد


به همان عکسمان دمِ چادر
به شبِ در نگاهِ «ریچی» پُر


به اِچ.آی.وی ترین ترانه ی تو
به نگاهِ مسلحانه ی تو


و به این یک دفه جذام شدن
سیبلِ نفرینِ خاص وعام شدن


به غمی که نگفته می دانی
به مدرنیسمِ بندتنبانی


به همه شعرهای پُر کاندوم
به تجاوز به واژه ی «مَردم»


به سلاطینِ منگِ شعر و ادب
جهش یک کروموزوم به عقب


به همه شاعرانِ انجمنی
به غزل های خیسِ از آبِ مَنی


به همان نسخه پبچِ بی جرأت
میکسی از «سبزواری» و «نصرت»


به شبِ شعر معترض در قُم
پخش آن از شبکه ی سوم


به آوانگاردهای عصر حجر
قهرمانانِ پرده ی آخر


به همان دشمنی که در چت بود
به خدایی که در «هدایت» بود


به بدل های «شاملو» خوانده
به دهانِ به فحش وامانده


به یقه های از تو جِر خورده
حکمِ وسترنه: مُرده، یا مُرده!


و به قصاب های خوش صحبت
یا به این «ما»ی در اقلیت...


قسمت می دهم که خسته نشو،
خسته از مغزهای بسته نشو!


متعهد بمان به این لعنت
به شنا کردنِ خلافِ جهت!

یغما گلرویی

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


اخوانیان ویغما گلرویی
16 / 6 / 1391 ساعت 22:16 | بازدید : 5225 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
شعر ایستاده مردن اخوانیه ای به ترانهٔ متعهد به کاکتوس بودن سرودهٔ یغما گلرویی است. گلرویی درین ترانه از شاهین نجفی می‌خواهد با نادیده گرفتن تهدیدها، خسته نشود و راهش را ادامه دهد: [۸][۹]

قسمت می‌دهم که خسته نشو،
خسته از مغزهای بسته نشو!
متعهد بمان به این لعنت
به شنا کردنِ خلافِ جهت!
متعهد بمان! برادرِ من!
متعهد به کاکتوس بودن

نجفی در مقام پاسخ می‌گوید:

خدای خوب خشم و قتل و فتوا
و گریه‌های من به شعر یغما
مرا بخوان به کاکتوس ماندن
بمان کنار من که شعر خواندن
کنار تو به عهد با کویری
که رمز ماست ایستاده مردن

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


؟؟؟
16 / 6 / 1391 ساعت 22:16 | بازدید : 5532 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
تن های هرزه را سنگسار میکنند

غافل از آنکه شهر پر از فاحشه های مغزیست...!!!

و کسی نمیداند مغزهای هرزه ویرانگرند یا تن های هرزه...!!!

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


!!!!!!!!!!!!!!!!1
16 / 6 / 1391 ساعت 22:16 | بازدید : 4831 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
روی آلت هستی نشسته ایم

و هنوز می اندیشیم.........

که علم بهتر است یا ثروت

صداقت بهتر است یا بکارت...

و هنوز نمیدانیم فرق درد و لذت را

فرق عشق و شهوت را

فرق پرستش و بع بع را

و همه تلاشها بیهوده است.

"تا از فرقمان بیرون نکشند هیچ فرقی نخواهیم کرد."

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


adrees
16 / 6 / 1391 ساعت 2:45 | بازدید : 5952 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

Www.KHAMBAAR.blogfa.com

 

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


16 / 6 / 1391 ساعت 2:45 | بازدید : 4936 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 امید

هنگامی كه

آن بالاها، در قلّه ها

كولاك و سرما در درخت ها و بوته ها بیداد می کند،

غم نخور - 

از ریشه، در درّه ها،

 گیاه تازه و غنچه دار می روید.

(ترابلس - 1988)

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


16 / 6 / 1391 ساعت 2:45 | بازدید : 5707 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

نیمه شدن

در چشم تو - آغاز بهار است

در چشم من - چلّه ی زمستان

در زاری تو - خوشی لبریز است

در زاری من - غم زانو زده

نیمی از من با تو

چون خاكستری سرد و مرده  است

نیمی دیگر                                  

به پاس عشقی دیگر شعله گرفته .

(برلین 1982)

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


16 / 6 / 1391 ساعت 2:45 | بازدید : 4845 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

به یاد یک شبِ زمستانی ۱۹۷4- ۱۹۷3

 

شنیده ای برف

آتش بزند شبی خاموش را،

پیرهنی از گل بدوزد برای شب،

عطر خوش خون را به جوش آرد؟!

خاطره ای این چنین را به یاد دارم:

شب سردی از چلّه ی زمستان بود،

در گوشه ای، که بستر زمین و سقف آسمان بود -

با شعله ور شدن آزار دو جسم درهم تنیده

برف نیمه شب به چمنزار و میهن آفتاب مانند شده بود!

(هلسینکی - 2006)

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زندگی نامه ی عبدوالله په شیو
16 / 6 / 1391 ساعت 2:45 | بازدید : 6607 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

عبدالله په شیو از صداهای ماندگار و اصیل  شعر امروز عراق، سال 1946 در اربیل عراق به دنیا آمد. اولین مجموعه شعر خود را با نام « اشک و زخم» در سال 1967 به چاپ رساند و تا کنون ده مجموعه شعر از او منتشر شده است. «په شیو» جزو شاعران مطرح  نسل دوم کردستان عراق و از هم نسلان «شیرکو بیکه س» و «لطیف هلمت»  است. در سال 1973 به دلایل سیاسی از کشور خود خارج و هم اکنون در کشور فنلاند به سر می برد. او در سال 1983 دکترای زبان و ادبیات کردی را از قسمت خاور شناسی دانشگاه مسکو دریافت کرد و هم اكنون به تدریس این زبان می پردازد.

شعر او سرشار از تصویرهای بدیع و آکنده از شاخصه هایی چون زندگی، عشق، وطن، غربت، آزادی، مبارزه، عدالت خواهی و درخشش آهنگ های فراموش شده ی طبیعت پاک انسانی ست. زبان شعر او چون دیگر شاعران هم روزگارش پر طنین و کوبنده است و او با استفاده از این شكل زبان هر آنچه زشت، ظالمانه و غیر انسانی ست  می کوبد. عبدالله په شیو در شعرهایش رنج و محرومیت ملتش را به تصویر می کشد، چرا که شعری ست لبریز از تعهد به مردمش. خصوصیت عمده ی آثار او در این است که برخلاف شعر شیركو بیكه س كه عموماً روشنفكرانه و استعاری ست، شعر او هم قشر تحصیل کرده و شعر خوان و هم مردم عادی را به یك میزان جذب می كند، چرا که پژواک غمگنانه ی مصیبت های فراموش نشده ی  آنهاست
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


16 / 6 / 1391 ساعت 2:45 | بازدید : 5038 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

ترجیح میدهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا! اینکه در مسجد باشم و به کفشهایم فکر کنم.*

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 148

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 54
:: باردید دیروز : 311
:: بازدید هفته : 365
:: بازدید ماه : 37828
:: بازدید سال : 866852
:: بازدید کلی : 7015959