وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
باز آمدم چون ماه نو
15 / 6 / 1391 ساعت 4:27 | بازدید : 4754 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

با سلام

بی مقدمه دست به دامان مولوی می شوم وگره آغازین سخن را به دست پرتوانش میسپارم

مدتی در این كتابت دیر شد                                   لحظه ائی باید كه تاخون شیر شد

البته بیت را باكمی دخل وتصرف نوشته ام امیدوارم صاحبان قلم بر خامه قلمی ام خورده نگیرند

داستانی میگذارم مثل همیشه جهت تفكر

نادریان لائین

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


گلچینی از اشعار مولانا
15 / 6 / 1391 ساعت 4:27 | بازدید : 5217 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

به نام خدا

برای اینكه با سبك وبرخی رمزنامه های وی بیشتر آشنا شویم

نادریان لائین

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نظز یکی از دوستان (گل)
15 / 6 / 1391 ساعت 4:27 | بازدید : 4618 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
یه شعر دیدم که به نظرم زیبا اومد خواستم که بقیه هم بخونن:
کرد
تو مرا میشناسی و
می دانی از کدام قبیله ام
پدران تو
برادر پدران من بودند
در آمیختگی ماد و پارس
گذشته را میگویم
هگمتانه
تخت جمشید
ازدواج دوشیزه ماد و کوروش
این خواهرزاده من
من با تو
در مرگ ضحاک
عید کردی گرفتیم
و فریدون را به تخت شاهی نشاندیم
و اکنون
من در کنار توام
بی هیچ دغدغه
بی هیچ فریاد
و ترا دوست دارم
ایران
ای سرزمین ماد و پارس

سید احمد زینی وند
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سایت الله مزار - کرمانج شمال خراسان
14 / 6 / 1391 ساعت 12:37 | بازدید : 16818 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

آدرس سایت الله مزار : www.EllahMezar.ir

الله مَــزار  نوای کُردهای کُرمانج شمال خراسان   Kurdên e Kurmanc Bakûra Xorasanê

══════════════×××××××═══════════════

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


ساده بیا - رضا صادقی
14 / 6 / 1391 ساعت 12:37 | بازدید : 5408 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

ساده بیا
ساده بیا دست منو بگیر و
ساده نگیر این همه سادگی رو
ساده نگیر اگه هنوز می تونی
پای همه سادگی هات بمونی

خسته نشو اگه تموم راه ها
پیش تو و سادگی هات بسته شن
طاقت بیار اگه همه آدما
از این که پا به پات بیان خسته شن

آخر خط جاده های خسته
بگو چقدر راه نرفته مونده
پشت دلت وقتی به خون نشسته
چند تا ترانه ست که کسی نخونده

دووم بیار، خسته نشو از سفر
تنهاییتم بذار رو دوشت ببر
ترانه باش اون ورِ آخر خط
به نقطه میرسی بیا سرِ خط...
..........
ترانه سرا: دکتر افشین یداللهی
خواننده: رضا صادقی

دانلود فایل تصویری با فرمت h.264

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


صیاد - علیرضا افتخاری
14 / 6 / 1391 ساعت 12:37 | بازدید : 6028 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

صیاد - علیرضا افتخاری

 صیاد

خواننده : علیرضا افتخاری

آهنگساز : محمد رضا چراغعلی

شاعر : مهدی عابدینی

 

چون صید بدام تو به هر لحظه شکارم ، ای طرفه نگارم

از دوری صیاد دگر تاب ندارم ، رفته ست قرارم

چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم

تا دام در آغوش نگیرم نگرانم

از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی ، بر دل بنشانی

چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی ، وای از شب تارم

در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم

از دیده ره کوی تو با عشق بشویم ، با حال نزارم

برخیز که داد از من بیچاره ستانی

بنشین که شرر در دل تنگم بنشانی

تا آن لب شیرین به سخن باز گشایی ، خوش جلوه نمایی

ای برده امان از دل عشاق کجایی ، تا سجده گزارم

گر بوی ترا باد بمنزل برساند ، جانم برهاند

ور نه ز وجودم اثری هیچ نماند ، جز گرد و غبارم 

دانلود کنید "صیاد"

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


گل من - علیرضا افتخاری
14 / 6 / 1391 ساعت 12:37 | بازدید : 5894 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

گل من - علیرضا افتخاری

گل من

خواننده : علیرضا افتخاری

آهنگساز : محمد جلیل عندلیبی

شاعر : بیژن ترقی

 

 

گل من چندین منشین غمگین شام محنت بسر آمد

سر و دست افشان غم دل بنشان غمخوارت از سفر آمد

ز چه بنشستی بگشا دستی آذین کن صحن و سرا را

که پس از غمها به رخ شبها آب و رنگ سحر آمد

شب مهتابی ز چه بیتابی روشن کن شمع صبوری

منشین غمگین که مه دیرین تابان و جلوه گر آمد

تو که آگاهی که چه شبهایی بایاد او بنشستیم

شب بارانی غم پنهانی رفت و نور بصر آمد

پس از آن دوری غم مهجوری شور و شادی بر پا کن

ز غم پنهان نشوی گریان چون او خندان ز در آمد

شب مهجوری ز ره دوری آوای رهگذر آمد

که سحر سر زد غم دل پر زد شادی از بام و در آمد

شب جانکاهی شر آهی زد ابر غم به کناری

به سر افرازی به دل افروزی خورشید ما به در آمد

پس از هجران غم بی پایان پیدا خاتم عشقم

به دلم نوری چه شر و شوری زان مرغ خوش خبر آمد

 

دانلود کنید " گل من "

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


۷۶ سال زندگی با ساز + عکس موسیقی - استاد نورمحمد درپور
14 / 6 / 1391 ساعت 12:37 | بازدید : 6249 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 
 

 حسن احمدی فرد: «... این‌ها که من می‌خوانم همه الحان ذکر است. شما دوست دارید بگویید مقام پرش جل، مقام اشترخجو، مقام سبزه پری، مقام کبک دری، اما من می‌گویم همه این‌ها ذکر است....» حاج نورمحمد درپور به قول خودش هفتاد و چند سال است که دارد ذکر خدا را می‌خواند. می‌گوید: «در همه عمرم چیزی جز عرفان نخوانده‌ام.» 

 درپور 81 سال دارد و از 5 ساله گی همراه پدرش آواز می‌خوانده است. متولد یکی از روستاهای باخرز تایباد است اما سال‌هاست که در تربت جام در روستای «یادگار» مقیم شده است. 

 «... در باخرز کشت و کار داشتیم. خشک سالی شد. همراه پدر و مادرم آمدیم به جلگه جام و ماندگار شدیم» 
حالا سال‌هاست که نورمحمد در روستای یادگار (علی خواجه) ساکن است و صدای ساز و آوازش هر صبح در این روستا طنین می‌اندازد: «... دوتار را خودم یاد گرفتم. آنقدر زدم تا یاد گرفتم. آواز را اما پیش چند تا از استادان قدیمی آموختم. ملا یاسین مریدار، ملا دادخدا، ملا عیسی کبودانی، استادانم بودند. هزاران بیت از حفظ دارم که همه و همه یاد خداست...» 

 

استاد نورمحمد درپور 5 پسر دارد که سه تایشان آواز می‌خوانند و دو تایشان هم دوتار می‌زنند. درپور حتی در انتخاب نام فرزندانش هم ارادت خود را به رسول الله نشان داده است: «رسول الله، جان همه انبیا است. ما بنده‌های کم مقدار کی باشیم که از کمند عشق رسول الله سر بتابیم. اسم همه پسر‌هایم را «محمد» گذاشته‌ام. محمد فاروق، محمد قیوم، محمد حسین، محمد عبدالله و محمد امین» 
گفتگو با این قلندر سر مست، بیشتر از آنکه خواندنی باشد، شنیدنی است. او هر جمله‌اش را با آوازی همراه می‌کند و زخمه‌ای به دوتارش می‌زند. آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش‌هایی از صحبت‌های این پیشکسوت موسیقی مقامی است:

 

- حضرت رسول را در «طائف»، سنگ زدند، به قدری که حتی نعلین مبارکشان، خون آلود شد. در‌‌ همان حال، ایشان، در حق‌‌ همان اشقیا دعا می‌کردند که خدایا این‌ها نمی‌دانند، این‌ها را هدایت کن. ما اگر خود را پیرو آن رسول می‌دانیم باید در صفات آن حضرت شرکت کنیم. من که آواز می‌خوانم، مگر می‌توانم حرفی جز مدح و منقبت رسول الله بر زبان بیاورم. 
 (به آواز می‌خواند) غم را ز دل‌ها می‌برد روی دلارای نبی
خوش باد اینک در سرش افتاده سودای نبی

زینت دهی فردوس را بر وی چو بگذاری قدم
گل‌های جنت منفعل از رنگ سیمای نبی

ابروی او محراب دل، چشمان او نقاش جان
بی‌نرخ کرده مشک را زلف سمن سای نبی

 

- شعرهایی که من می‌خوانم مال کسانی است که نام و آوازه‌ای ندارند اما از عشق رسول الله مست بوده‌اند. من هر شعری را نمی‌خوانم. کلمه باید معنا داشته باشد و الا پوسته بی‌مغزی خواهد بود. این صدای دوتار هم نمکی است که باید توی غذا ریخته شود و الا مغز، کلام است و جان کلام، معنای آن است. عشق و عرفان است که به شعر‌ها رنگ می‌دهد، نه این صدای دوتار. مقام‌های موسیقی فقط درست شده‌اند تا شعر‌ها را شنیدنی کنند.

 

- آدم باید به فنائیت برسد تا بتواند شعر عرفانی بگوید. هر شاعری نمی‌تواند از عرفان و معرفت دم بزند. همین شعر معراجنامه - که من می‌خوانم- شرح عرفانی معراج حضرت رسول (ص) است. چطور شاعری می‌تواند از معراج حضرت رسول (ص) بگوید اما خودش سوخته معرفت الهی نباشد:

 (به آواز می‌خواند)‌ای ز قرص روی تو، ماه و خور درخشانی
وی ز عطر و بوی تو، رونق مسلمانی
کنده شد به نام تو، خاتم سلیمانی
سیل چشم تو برده، آهوی بیابانی
یوسف از جمال تو در کمال حیرانی

ای شه بلند القاب، نور کبریایی تو 
در میانه خوبان، مهر با ضیایی تو
هم محب و محبوب حضرت خدایی تو
فخر سرور کونین، شاه انبیایی تو
خلعت تو شد لولاک، شد طفیل انسانی

 

- مقام «پرش جل» را از شکل پرواز جل گرفته‌اند. پرش جل (چکاوک)، ذکر است. جل با هر بال زدنش، خدا را یاد می‌کند. حالا کسی که از سر معرفت دنیا را می‌بیند، می‌گوید مقام «پرش جل»، ذکر باری تعالی است. کسی هم که نگاه دیگری دارد موسیقی را لهو و لعب می‌بیند. آدم است که به موسیقی جان می‌دهد. شما می‌توانید از انگور، شیرین‌ترین شهد‌ها را بسازید، می‌تواند با همین انگور شراب هم بسازید. پس چیزی که اصل است خود آدم است که می‌تواند موسیقی را به ذکر خدا تبدیل کند و می‌تواند با موسیقی، آتش جهنم را برای خودش بخرد.

 

-آدم، آه است و دم. «آه»، اگر بالا نیاید کار آدم تمام است. «دم»، اگر فرو نرود باز کار آدم تمام است. حالا ذات حق تعالی بین این «آه» و «دم»، به من و شما مهلت داده که «آدم» باشیم، آدمیت داشته باشیم. «آدمیت» را که یافتیم باید دنبال «بشریت» برویم. باید بشر بشویم. باید خلیفه حق تعالی در روی زمین بشویم. باید اخلاق پیدا کنیم. پیامبر اکرم (ص) آمد که اخلاق را به ما یاد بدهد. آدم اگر اخلاق نداشته باشد، دین ندارد. آدم باید در برابر همه موجودات عالم اخلاق داشته باشد. همانطور که نباید با زن و فرزندمان بد رفتاری کنیم، نباید مورچه‌ای که دارد روی زمین راه می‌رود را هم لگد کنیم. این یعنی اخلاق. خدا همین را از بشر می‌خواهد.

 

- یک وقتی به من گفتند بیا فلان مقدار وام بگیر، گفتم نمی‌خواهم. گفتند: برای چی؟ گفتم: شما‌‌ همان قدر که به من پول می‌دهید،‌‌ همان قدر از من می‌گیرید؟ گفتند: نه. یک مقداری بیشتر. گفتم برای همین این وام را نمی‌خواهم. برایشان مثال زدم که اگر 10 من شیر داشته باشید و یک قاشق ماست که در آن بریزید، چطور می‌شود؟ گفتند: همه آن شیر‌ها ماست می‌شود. گفتم: پس تمام است. من هم به خاطر‌‌ همان مبلغ بیشتر، آن وام را نمی‌خواهم.

به نقل از خبر آنلاین

http://www.khabaronline.ir

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مرغ باغ ملکوت - حسام الدین سراج
14 / 6 / 1391 ساعت 12:37 | بازدید : 5579 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

مرغ باغ ملکوت - حسام الدین سراج

مرغ باغ ملکوت

خواننده: سید حسام الدین سراج

آهنگساز: علی رحیمیان

اجرا: ارکستر سمفونیک تهران

شعر: مولانا

تکنواز سه تار: شهریار فریوسفی

تکنواز پیانو: آندره آرزومانیان

دستگاه: بیات اصفهان 

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم

من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم

آنکه آورد مرا باز برد در وطنم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

دانلود کنید "مرغ باغ ملکوت"

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


رویای رنگین - بیژن بیژنی
14 / 6 / 1391 ساعت 12:37 | بازدید : 5893 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

رویای رنگین - بیژن بیژنی

 رویای رنگین

خواننده: بیژن بیژنی

آهنگساز: محمد سریر

شاعر: فاطمه راکعی

 

 

 

مثل یک آواز غمگین بر لبانم می نشینی

مثل غم هایم بزرگی مثل دردم دلنشینی

می شکوفی در نگاهم مثل یک رویای رنگین

مثل بغضم سرد و سنگین مثل آهم آتشینی

در دلم غوغاست از تو شورها برپاست از تو

من نمی دانستم این را کاین همه شور آفرینی

صاف و روشن ساده چون من

بی نکلف بی کرانه آسمانی در زمینی

 

دانلود کنید "رویای رنگین"

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 164

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 436
:: باردید دیروز : 311
:: بازدید هفته : 747
:: بازدید ماه : 38210
:: بازدید سال : 867234
:: بازدید کلی : 7016341